پرسشنامه سلامت روان با رویکرد قرآنی

,
پرسشنامه سلامت روان با رویکرد قرآنی

معرفی «پرسشنامه سلامت روان» – با رویکرد قرآنی

پرسشنامه QHT با هدف سنجش سطح «سلامت روان» و با رویکرد قرآنی طراحی شده است. این پرسشنامه در دو فرم کوتاه (چهل سؤالی: QHT-40) و بلند (صد سؤالی: QHT-100) ارائه گردیده است.

ویژگی مهم این پرسشنامه، سنجش سطح سلامت روان در «۱۰ خرده مقیاس»، بر اساس «مبانی قرآنی» و «بدون استفاده از واژه‌‎های درون‌دینی» می‌باشد. از این رو پرسشنامه‌ی حاضر برای عموم افراد (فارغ از گرایش‌های مذهبی یا تفاوت‌های فرهنگی) قابل استفاده است.

فرایند پژوهش و تدوین پرسشنامه در طول ۳ سال توسط «علیرضا لطفی» و «علی محرابی» انجام شده است. میزان «اعتبار و روایی آزمون» توسط «علی محرابی» و زیر نظر «کامبیز کامکاری» تعیین گردیده است.

در اینجا به معرفی اجمالی این پرسشنامه می‌پردازیم:

۱- تفسیر آزمون

تفسیر آزمون به دو صورت تفسیر گرافیکی (به‌طور اجمالی) و تفسیر توضیحی (با بررسی تک تک شاخص‌ها) ارائه می‌گردد.

نمودار گرافیکی ترسیم شده، نمایانگرِ «دایره‌ی سلامتِ» شرکت‌کننده است و سطح سلامت فرد را در ۱۰ شاخص (خرده مقیاس) نشان می‌دهد:

– «اندازه شعاع هر بخش دایره» نشان‌گر سطح سلامت فرد در شاخص مورد نظر است.

– «تقارن کلی دایره» نشان از «تعادل فرد» در حوزه‌های مختلف سلامت است. (فرورفتگی‌ها نشان‌دهنده‌ی ضعف شرکت‌کننده در شاخص مورد نظر است.)

  • محدوده‌ی سبز رنگ (نمره ۴ تا ۵) نشان‌دهنده‌ی «وضعیت نسبتاً ایمن» است.
  • محدوده‌ی زرد رنگ (نمره ۳ تا ۴) نشان‌دهنده‌ی «وضعیت احتیاط» است.
  • محدوده‌ی نارنجی رنگ (نمره ۲ تا ۳) نشان‌دهنده‌ی «وضعیت خطر» است.
  • محدوده‌ی قرمز رنگ (نمره ۱ تا ۲) نشان‌دهنده‌ی «وضعیت بحرانی» است.

۲- کاربرد آزمون         

نمودار پایانی آزمون، نقش یک راهنما و مشاور را دارد. که برای خودشناسی و تشخیص نقاط ضعف شرکت‌کننده (در حوزه‌ی سلامت) به کار می‌رود. این امر خود گام اول در رفع معایب درونی است.

این آزمون می‌تواند برای سنجش سطح سلامت روان، در مراکز آموزشی و پژوهشی کاربرد داشته باشد. همچنین در زمینه‌های مشاوره و درمانگری برای عموم افراد استفاده شود.

۳- اعتبار و روایی آزمون

– روایی صوری و روایی ظاهری

در راستای افزایش روایی محتوایی، در نشست‌های تخصصی متعدد، مفاهیم اساسی و مبانی مؤثر بر طراحی آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت و متن پرسشنامه نیز از جهت روایی ظاهری، بررسی و تأیید گردید.

– پایایی

با توجه به تحلیل‌های انجام شده، ضریب پایایی پرسشنامه QHT-100‌‌ از شیوه‌ی‌ «دو نیمه کردن آزمون»، ۹۶/۰، از شیوه‌ی «فرمول آلفای کرونباخ»، ۹۷/۰ و از شیوه‌ی «متناظر بر خرده‌مقیاس‌ها» ۹۱/۰ به‌دست آمد که «پایایی مطلوب پرسشنامه» را می‌رساند.

– همبستگی پرسشنامه‌های اجمالی و تفصیلی

جهت بررسی میزان همبستگی نسخ اجمالی و تفصیلی از «ضریب همبستگی پیرسون» استفاده شده است. و بین میزان نسخ اجمالی و تفصیلی همبستگی معنی‌دار مشاهده شد (۰.۰۳ =P و ۱۶۰= n). در نتیجه از جنبه‌ی آماری دو متغیر نسخ اجمالی و تفصیلی با یکدیگر رابطه دارند. همچنین میزان ضریب همبستگی پیرسون نسخ اجمالی و تفصیلی برابر ۰.۹۸ می‌باشد. این امر بیانگر همبستگی قوی بین نسخ اجمالی و تفصیلی می‌باشد.

۴- مبنای انتخاب شاخص‌های ۱۰ گانه برای ارزیابی سلامت روان

– تعریف سلامت روانی

در نگاه کلی می‌توان گفت یک دستگاه یا «سیستم سالم»، سیستمی است که تمام اجزاء آن «هماهنگ با هم» و در راستای رسیدن به هدف سیستم عمل کنند. برای مثال، ویژگی اصلی یک «اتومبیل سالم»، این است که تمام اجزاء آن به‌طور «هماهنگ» با هم کار می‌کنند. کوچکترین ناهماهنگی ممکن است به تدریج، منجر به خرابی و توقف اتومبیل شود. البته واضح است که «هماهنگی»، امری نسبی و طیفی است و به همین نسبت، سلامت نیز دارای سطوح مختلف می‌باشد.

با این توضیح می‌توان «سلامت روانی» را این‌گونه تعریف کرد:

«سلامت روانی» عبارت است از «هماهنگیِ» قوای انسان، برای داشتنِ یک زندگی مطلوب.

از سوی دیگر، با توجه به این‌که عامل ایجاد هماهنگی میان قوای درونی انسان و معیار آن، قوه‌ی فطریِ «عقل» است. می‌توان گفت: «سلامت روانی یعنی هماهنگی قوای فطری انسان با قوه‌ی عاقله»

خلاصه این‌که «عقل» به عنوان مسئول ایجاد هماهنگی بین سایر قوا، در سه حوزه‌ی «ادراک»، «رفتار» و «هیجان» به کنترل و هماهنگ‌سازی کارکردهای انسان می‌پردازد. به نظر می‌رسد که این سه حوزه می‌توانند گزینه‌های مناسبی برای «مقیاس سنجش سلامت روان» باشند. یعنی می‌توانیم سلامت روانی را در سه بخش «سلامت ادراکی»، «سلامت هیجانی» و «سلامت رفتاری» بررسی کنیم.

در اینجا مناسب است که به توضیح اجمالی هر یک از بخش‌های فوق بپردازیم:

بخش اول: سلامت ادراکی (هماهنگی در سطح ادراکات)

یکی از مهمترین ویژگی‌های انسان سالم آن است که ذهن او هماهنگ با عقل و تحت کنترل آن عمل می‌کند. این «ذهن عاقل» دارای سه ویژگی مهم است: «جلوگیری از تناقض ادراکی»، «جلوگیری از هرزگردی ذهنی»، «جلوگیری از خلق هویت کاذب»

با بررسی ویژگی‌های فوق، می‌توان «سلامت ادراکی» فرد را به شکل‌های مختلف ارزیابی کرد. در این پرسشنامه سؤالاتی برای ارزیابی این بخش، در چهار خرده مقیاس طراحی شده‌است:

خرده مقیاس اول: «کنترل ذهن» در مقابل «هرزگردی آن»

در سؤالات این گروه، «کارهای اضافی ذهن»، در لحظات فراغت و بیکاری (یعنی موقعیت‌هایی که ذهن ما درگیر مسأله یا کاری نیست)، مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. در واقع، ذهنِ عاقل در لحظات بیکاری و هنگامی که مأموریتی بر عهده ندارد، می‌بایست به استراحت پرداخته و انرژی انسان را با فعالیت‌های بیهوده هدر ندهد.

واضح است که هرچه هرزگردی ذهن کمتر باشد، سطح سلامت ادراکی فرد بالاتر خواهد بود. اما با افزایش هرزگردی ذهن، سطح سلامت فرد کاهش می‌یابد. و این ضعف، عوارضی چون خستگی و بی‌حوصلگی، رنج‌های ذهنی، آشفتگیِ درونی، کسالت جسمی و حتی اقدام به رفتار نامعقول را در پی خواهد داشت.

خرده مقیاس دوم: «قدرت تمرکز ذهن» (حضور در لحظه) در مقابل «حواسپرتی»

در سؤالات این گروه، «کارهای اضافی ذهن»، در لحظاتی که فرد قصد تمرکز بر کاری را داشته باشد، مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. تفاوت این گروه با گروه قبلی آن است که در اینجا رفتار ذهن، حین انجام فعالیت‌های تمرکزی ارزیابی می‌شود.

واضح است که هرچه تمرکز ذهن بالاتر باشد، سطح سلامت ادراکی فرد مطلوب‌تر خواهد بود. اما با کاهش تمرکز ذهن، سطح سلامت فرد کاهش می‌یابد. این ضعف، عوارضی چون حواس‌پرتی، افت کیفیت در فعالیت‌ها و حتی تعطیلی فعالیت‌های روزمره را در پی خواهد داشت.

خرده مقیاس سوم: هویت‌سازی (ذهنیت فرد نسبت به خود)

در سؤالات این گروه، «کیفیت هویت‌سازی ذهن» و به تبع آن «میزان وجدان کرامت ذاتی» مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. واضح است که هرچه تصویر ذهنی فرد از هویت خود، به واقعیت نزدیک‌تر باشد، از نظر خودباوری و درک ارزش درونی، در سطح بالاتری است. همچنین از سلامت مطلوبی برخوردار خواهد بود. اما هرچه ذهن در هویت‌سازی از واقعیت فاصله گرفته و به سمت تولید هویت کاذب، برود؛ فرد گرفتار حس تکبر یا حقارت شده و سطح سلامت پایین‌تری خواهد داشت.

خرده مقیاس چهارم: تصور از هستی (ذهنیت نسبت به محیط پیرامون)

در سؤالات این گروه، نظام باورهای فرد و تصوری که از هستی و افراد پیرامون خود دارد، مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. طبیعی است که هرچه تصویر فرد از پیرامون خود، به واقع نزدیکتر باشد، تعامل بهتری با دیگران خواهد داشت. در مقابل، هرچه این تصویر از واقعیت فاصله بگیرد، او را در تعامل با محیط دچار چالش‌های جدی‌تری خواهد نمود. چنین فردی گرفتار رنج‌های مخربی مثل سوء ظن، یأس، بی‌اعتمادی و … می‌گردد. تا جایی که در توهمات دور از واقع گرفتار شده و از زندگی طبیعی باز خواهد ماند.

بخش دوم: سلامت رفتاری (هماهنگی در سطح رفتار)

بررسی سلامت ادراکی (خرده مقیاس اول) اگرچه بسیار ضروری و حیاتی است؛ اما باید توجه داشت که سنجش آن برای ارزیابی سلامت روان، کفایت نمی‌کند. زیرا نظام ادراکی، بُعد پنهان وجود آدمی است و در بسیاری از مواقع، پرده برداشتن از اسرار آن (حتی برای خود شخص) بسیار دشوار است.

در اینجا تحلیل «رفتارِ» فرد می‌تواند در تعیین سطح سلامت، کمک زیادی به ما بکند. همچنین از طریق شناسایی ناهماهنگی در رفتار، ما را از تناقضات و آشفتگی‌های درونی مطلع نماید.

در این پرسش‌نامه، سلامت رفتاری در سه خرده مقیاس «تعادل در شدت و سوگیری امیال»، «خویشتن‌داری» و «سازگاری» مورد ارزیابی قرار می‌گیرد:

خرده مقیاس پنجم: تعادل در شدت و سوگیری امیال

با فرض این‌که تمام رفتارهای انسان تابع امیال او هستند، می‌توان نتیجه گرفت که شدت و سوگیری امیال، نقشی اساسی در سلامت رفتاری انسان دارد. طبیعی است که مواردی مثل «ثبات و قاعده داشتن برای علاقمندی‌ها»، «تمایل به انجام امور مفید (فردی و اجتماعی)» نشانه‌ی بالا بودن سطح سلامت روان است. در مقابل، «پایین بودن انگیزه‌ی فرد برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی»، «وجود امیال مخرب قوی»، «بی‌علاقه بودن یا وابستگی بیش از حد به اعضای خانواده و دوستان» نشانه‌ی پایین بودن سطح سلامت روانی فرد می‌باشد.

در این خرده مقیاس به بررسی شدت و سوگیری امیال درونی پرداخته و به عنوان یکی از شاخص‌های سلامت انسان به تعیین سطح آن می‌پردازیم.

خرده مقیاس ششم: خویشتن‌داری (خود مراقبه‌گری)

خویشتن‌داری و خود مراقبه‌گری، از یک سو نتیجه‌ی درک کرامت ذاتی است (زیرا انسان در صورت درک ارزش یک چیز، احساس مسئولیت بیشتری در مراقبت از آن می‌کند) و از سوی دیگر، تقویت ملکه‌ی خویشتن‌داری نشانه‌ی قدرت بالای قوه‌ی عاقله در جلوگیری از تناقضات رفتاری می‌باشد.

به عبارت دیگر، یکی از ویژگی‌های «انسان سالم» آن است که شناخت‌های او منجر به عمل شود. همچنین «نگهدارنده‌هایی درونی» او را از انجام رفتار متناقض حفظ کند و تقویت عقل رفتاری، موجب «تقویت اراده»ی او در عمل به دانسته‌ها شود. اما در نقطه‌ی مقابل، یکی از ویژگی‌های «انسان بیمار» آن است که فاصله‌ی میان گزاره‌های پذیرفته‌شده و رفتار او قابل توجه است. همچنین کنترل پایینی روی رفتار خود دارد. از طرفی، طبیعتاً ضعف عقل رفتاری، موجب «ضعف اراده» او می‌گردد. به همین دلیل سنجش میزان خویشتن‌داری اهمیت بالایی در تعیین سطح سلامت روان خواهد داشت.

در این خرده مقیاس به بررسی خویشتن‌داری فرد پرداخته و به عنوان یکی از شاخص‌های سلامت انسان به تعیین سطح آن می‌پردازیم.

خرده مقیاس هفتم: سازگاری

هماهنگی قوای درونی انسان، منجر به سازگاری او با شرایط بیرونی می‌شود. همچنین با ارتقاء سطح سلامت، توانایی فرد در «رفتار سازگارانه» با محیط در شرایط مختلف افزایش می‌یابد. از این رو انسان سالم، در «تعامل با اجتماع» و «ایفای نقش‌های اجتماعی» و حتی «انجام فعالیت‌های روزانه» بسیار موفق عمل می‌کند. و در شرایط مختلف، «عکس‌العمل» معقول و مطلوبی از خود بروز می‌دهد. در نقطه‌ی مقابل، «انسان بیمار» به علت آشفتگی‌های درونی، توانایی پایینی در «رفتار سازگارانه» با محیط در شرایط مختلف دارد. و در «تعامل با اجتماع» و «ایفای نقش‌های اجتماعی» و حتی «انجام فعالیت‌های روزانه» کارایی پایینی خواهد داشت. همچنین «عکس‌العمل»های نامعقول در شرایط مختلف و نیز رفتارهای انفعالی و بی‌اختیار او، ممکن است سلامت او و اطرافیانش را به خطر بیاندازد. در این خرده مقیاس به بررسی میزان سازگاری فرد با محیط پرداخته و به‌عنوان یکی از شاخص‌های سلامت انسان به تعیین سطح آن می‌پردازیم.

بخش سوم: سلامت هیجانی (هماهنگی در سطح هیجانات)

سومین شأن از شئون عقل انسان، مربوط به جنبه‌ی هیجانی او است. در واقع، «انسان سالم» به دلیل فعال بودن عقل هیجانی، بر تأثرات و انفعالات خود، نظارت مستمر دارد. در صورت بروز هیجانات مخرب نیز از ظهور انفعالات درونی و تکرار آنها جلوگیری می‌کند. از این رو، می‌تواند از هیجانات خود، درست و به‌جا استفاده کند (یعنی به موقع و به‌اندازه، خشمگین، غمگین و هراسان شود…). و از این موهبت‌های الهی در مسیر کمال بهره‌مند شود.

در نقطه‌ی مقابل، «انسان بیمار» توان کنترل هیجانات خود را ندارد. همچنین به علت بروز مستمر این هیجانات، به طرز رنج‌آوری گرفتار برانگیختگی‌هایی مثل ترس، حزن، پرخاش یا ترکیبی از آنها می‌شود. با شدت‌یافتن بیماری، مکانیزم‌های هیجانی او دچار اختلال شده و از کنترل او خارج می‌گردد.

خلاصه این که انسان سالم، با توجه به فعالیت مؤثر «عقل هیجانی»، می‌تواند به خوبی هیجانات خود را مدیریت نموده و از آنها استفاده کند. اما انسان بیمار، با توجه به ضعف «عقل هیجانی» خویش، به جای این‌که امیر هیجانات خود باشد، اسیر آنها می‌شود.

در این پرسش‌نامه، سلامت هیجانی در سه گروه «میزان رضایتمندی تا پرخاشگری»، «میزان آرامش تا اضطراب» و «میزان شادکامی تا افسردگی» مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

خرده مقیاس هشتم: میزان رضایتمندی تا پرخاشگری

«پرخاشگری» یکی از هیجانات مخرب است. و به علل مختلف در انسان پدیدار می‌شود. ماندگاری و تکرار این عارضه، اثر مخربی بر سلامت انسان خواهد داشت. در نقطه‌ی مقابل، «رضایتمندی» فرد می‌باشد که به‌طور طیفی با عارضه‌ی پرخاشگری رابطه‌ی عکس دارد. در این خرده مقیاس به بررسی میزان رضایتمندی تا پرخاشگری فرد پرداخته شده است.

خرده مقیاس نهم: میزان آرامش تا اضطراب

«اضطراب» نیز یکی از هیجانات مخرب است که به علل مختلف در انسان پدیدار می‌شود. ماندگاری و تکرار این عارضه، اثر مخربی بر سلامت انسان خواهد داشت. در نقطه‌ی مقابل، احساس «آرامش» می‌باشد که به‌طور طیفی با عارضه‌ی اضطراب رابطه‌ی عکس دارد. در این خرده مقیاس به بررسی میزان آرامش تا اضطراب فرد پرداخته شده است.

خرده مقیاس دهم: میزان شادکامی تا افسردگی

«افسردگی» نیز یکی از هیجانات مخرب است که به علل مختلف در انسان پدیدار می‌شود. ماندگاری و تکرار این عارضه، اثر مخربی بر سلامت انسان خواهد داشت. در نقطه‌ی مقابل این عارضه، احساس «شادکامی» قرار گرفته که به‌طور طیفی با عارضه‌ی اضطراب رابطه‌ی عکس دارد. در این خرده مقیاس به بررسی میزان شادکامی تا افسردگی فرد پرداخته شده است.

 

0 0 رأی
امتیاز این مطلب
guest

0 نظر و دیدگاه
بازخورد (Feedback)های اینلاین
مشاهده همه نظرات