خودشناسی و توسعه فردی / چگونه از تستهای روانشناسی بهترین بهره را ببریم؟
مفهوم خود، خودشناسی، علوم شناختی
مفهوم خود (Self-concept)
مفهوم خود مجموعهای است از عقاید فرد درباره خود که بیشتر بر مبنای توصیف است تا قضاوت. ممکن است بعضی از بخشهای مفهوم خود خوب یا بد تلقی شود، ولی بعضی از بخشها نه خوب تلقی شود نه بد. اینکه کسی موی سیاه و صدای نرمی دارد بخشی از مفهوم از خود است ولی این خصوصیات نه بد هستند و نه خوب.
خودشکوفایی (Self-Actualization)
به گرایش بنیادی هر شخص به تحقق بخشیدن هر چه بیشتر به توانائیهای بالقوه خود، خودشکوفایی اطلاق میگردد. خودشکوفایی گرایش افراد به تحقق بخشیدن، شکوفا کردن، حفظ و تقویت یک موجود رشد یابنده در جستجوی تحقق نیروهای بالقوه خود در محدوده وراثت خویش است.
علم شناختی (Cognitive Science)
علم شناختی بر چسبی تازه برای مجموعه رشتههای علمی مطالعهکننده روان انسان است. علم شناختی یک اصطلاح فراگیر برای رشتههای متنوعی از قبیل روانشناسی شناختی، معرفتشناسی، علوم کامپیوتری، هوش مصنوعی، ریاضیات و روانشناسی عصبی است.
روانشناختی (Cognitive Psychology)
روانشناسی شناختی روشی کلی در روانشناسی است که بر فرآیندهای درونی، روانی تأکید مینماید. برای روانشناسی شناختی، رفتار فقط بر اساس خصوصیات آشکار آن قابلتشخیص نیست، بلکه مستلزم توضیحاتی در سطح رخدادهای روانی، نمایشهای ذهنی، باورها، قصدها و نظایر آنها است.
شخصیت (Personality)
مجموعه خصوصیات فرد ازنظر ساختمان بدن، هیجانها، رفتار، علائق، نگرشها، ظرفیتها، تواناییها و استعدادها که او را از افراد دیگر متمایز میسازند.
آزمون (Assessment/Test)
آزمون عبارت است از وسیلهای که برای سنجیدن ویژگی روانی خاصی به کار گرفته میشود.
آزمونهای استعداد (آزمون پیشرفت) (Aptitude tests/Achievement tests)
آزمونهایی هستند که از روند یادگیری یا پیشرفت موفقیت یک فرد در انجام یک وظیفه خاص ارزشیابی میکنند بدون اینکه به زمینههای وراثتی آن توجه شود.
آزمونهای بررسی رفتار (Behavior)
رفتار اصطلاحی کلی و پوششی برای اعمال، فعالیتها، بازتابها، حرکات، فرآیندها و بهطور خلاصه هر واکنش قابلسنجش انسان است.
حوزههای روانشناسی
خودشناسی
این جمله بر همگان اثبات شده است که:
پرسودترین علوم، خودشناسی است؛ زیرا مادامیکه چیزی را نشناسیم نمیتوانیم با آن کار کنیم و وقتیکه موضوع زندگی، خودِ ما هستیم، باید خود را بشناسیم، هم بهصورت عمومی و هم بهصورت خاص. عمومی به این معنا که اصلاً بدانیم «انسان چیست و چه قابلیتهای دارد؟» و خاص به این معنا که «من کیستم؟ چه محاسن و معایبی دارم؟ اهدافم چیست؟ چگونه میتوانم به آنها برسم؟ راه خوشبختی من چگونه است و …»
انسان با شناخت بهتر خود میتواند به خواستههای خود روزبهروز نزدیکتر شده و از شکستهای پیش رو جلوگیری کرده و زندگی بهتری داشته باشد.
روانشناسی موفقیت و توسعه فردی
یکی از علومی که چند دههای است شکل گرفته و موجب تغییرات جدی در زندگی افراد شده است «علم موفقیت و توسعه فردی» است. این علم با ترکیب علوم مختلف انسانی و مهندسی توانسته است سالیانه افراد زیادی را در سراسر دنیا به نقطه مطلوب برساند. «توسعه فردی»، مهمترین علم در حوزه روانشناسی است، چراکه با امید و دیدگاهها و شناخت انسان سروکار دارد و با «شناخت خود» آغاز میگردد.
مرحله پس از «شناخت»، «برنامهریزی برای رسیدن به وضع مطلوب» است. بدون برنامهریزی علمی و کاربردی نمیتوان به جایگاه مطلوب رسید.
زیبایی روانشناسی موفقیت در این است که برای افرادی نوشته شده که رشته روانشناسی را مطالعه نکردهاند و با زبانی ساده ارائه شده است.
روانکاوی
پیش از روانکاوی، روانشناسان و سایر اندیشمندان بر این عقیده بودند که انسان از دلایل رفتارها و احساسهایی که دارد آگاه است، یعنی ما میدانیم که چرا دوست داریم ادامه تحصیل بدهیم یا چرا از همکارمان متنفریم… ولی علم روانکاوی که به جرأت باید گفت سردمدار آن زیگموند فروید است، بر آن عقیده بود که قسمت زیادی از احساس و حتی علم ما در ضمیر ناخودآگاه ما است و ما از آن مطلع نیستیم. ولی ضمیر ناخودآگاه بهصورت مستقل، پیامهای خود را از طریق احساس به ما میرساند و ما فکر میکنیم که رفتاری که انجام میدهیم برگرفته از فکر مستقیم است. البته منشأ بسیاری از بیماریهای روانی نیز در ناخودآگاه است که از طریق روانکاوی میتوان آنها را مداوا نمود.
روانشناسی کودک
روانشناسی کودک شاخهای از علم روانشناسی است که در حوزه شناخت کودک تحقیق میکند. مواردی مانند مراحل رشد کودک (جسمانی، شناختی، مهارتی، اخلاقی و …) را تبیین کرده و پس از بیان کلیات و موارد شناختی، به امور تربیتی و حل مشکلات کودک در زمینههای مختلف میپردازد. باید گفت با دیدگاهی خاص میتوانیم بگوییم که مقدمترین حوزه روانشناسی همان روانشناسی کودک است، چراکه تربیت فرد در کودکی مقدمه و زیربنای مراحل بعدی مانند بلوغ، ازدواج، شغل و … است.
تست های روانشناسی، ابزاری برای شناخت خود
روانشناسی، ابزاری برای دستیابی به خودآگاهی
دستیابی به خودآگاهی (خودشناسی) مقولهای پیچیده است که سالهاست ذهن کارشناسان این حوزه را درگیر کرده و شیوهها و روشهای مختلفی برای این منظور ابداع شده است. ابزارهای سنجش (بر مبنای روانسنجی و روانشناسی) بخشی از نتایج این تلاشها محسوب میگردند.
نمونههای کاربردی از این ابزارهای سنجش را در قالب تستها و آزمونهای روانشناسی و خودشناسی، با هدف توسعه فردی در زندگی شخصی و حرفهای (شغلی)، در اختیار ما است که بهرهگیری از آنها میتواند در بهبود شرایط زندگی ما تأثیرگذار باشد.
تست های روانشناسی/خودشناسی، اساساً به دو گروه شناختی و غیرشناختی تقسیم میشوند.
تفاوت تست های روانشناسی شناختی و غیرشناختی در این است که در تستهای شناختی جواب صحیح و غلط وجود ندارد و صرفاً توصیفی از فرد انجام دهنده تست (آزموندهنده) برای ما ترسیم مینماید. بدین معنا که میتوانیم با بررسی تستهای شناختی مثلاً به شخصیت آزموندهنده پی ببریم.
کلیه تست های روانشناسی شخصیت جزو تستهای شناختی محسوب میشوند. به همین دلیل پاسخ صحیح و غلط در این تستها معنا ندارد. مثلاً اینکه آیا شما ترجیح میدهید در تعطیلات منزل بمانید یا به تفریح بروید، هیچکدام از پاسخها نه صحیح هستند و نه غلط. بلکه با کمک این تست میتوانیم شناختی نسبت به آزموندهنده به دست آوریم.
تست های روانشناسی غیرشناختی به تستهای گفته میشود که پاسخ صحیح و غلط دارد؛ مانند تست هوش ریون که نسبت به پاسخ آزموندهنده میتوانیم اعلام نماییم که چند درصد از پاسخها صحیح و چند درصد غلط است.
در ادامه به بررسی معروفترین تستهای کاربردی روانشناسی میپردازیم.
تست های روانشناسی شخصیت
شخصیتشناسی، وسیعترین و کاربردیترین حوزه روانشناسی
شخصیتشناسی گرچه لزوماً با این نام شهرت نداشته ولی به اندازه بشریت قدمت دارد. چون افراد در جامعه زندگی میکنند و به علت پیوند و ارتباط انسانها به یکدیگر، شناختن شخصیت افراد همواره برای ما اهمیت داشته است. همچنین ماهیت رقابتجویی انسان، ایجاب میکند که افراد یکدیگر را ارزیابی کنند، به دنبال رقیب باشند و فرصتی را برای رسیدن به رتبه عالی به دست آورند. لذا علاوه بر نیاز واقعی به دستیابی به اطلاعات، به نظر میرسد انسانها در مورد یکدیگر کنجکاو هستند.
انسانها علاوه بر شناخت شخصیت دیگران، به مقدار زیاد نیاز دارند که خودشان را نیز بشناسند و این کار در نظر عموم افراد، بسیار سخت است، درحالیکه درواقع چندان هم دشوار نیست.
زندگی، یکرشته انتخابها را پیش روی ما قرار میدهد و ما تحت تأثیر این انتخابها قرار داریم. این انتخابها بر شخصیت ما تأثیرگذار هستند. بعضی افراد در شناخت شخصیت خود ضعیف هستند. حتی خواستههای خود را نمیدانند. بسیاری از افراد در محیط تحصیلی یا کاری با دوستان و همکاران خود به مشکل برمیخورند. علت اصلی این مشکلات، بیاطلاعی از شخصیت خود است. ما بهطور فعال علاقهمند هستیم بدانیم چگونه انسانی هستیم و وقت زیادی را صرف خودکاوی میکنیم. از زمان پیدایش روانشناسی، جستجو برای یافتن شخصیت، تقریباً همچون طاعون شده است و روزی وجود ندارد که یک گرایش عمومی یا نظریه جدید به این مجموعه اضافه نشود. حالآنکه شناخت خود (خودشناسی) بدون برنامه هدفمند جهت بهرهگیری از این شناخت ارزشی ندارد و لازم است که در ادامه مسیر شناخت، در راستای توسعه فردی خود نیز گام برداریم.
آزمونهای شخصیت شغلی و حرفهای، پیشنیاز برنامهریزی برای توسعه فردی
نقش شخصیت در تصمیمگیری و مدیریت
تصمیمگیری برای مسیر رشد و توسعه فردی چنان با خصوصیات روانی و شخصیتی افراد آمیخته است که نمیتوان یکی را بدون دیگری مطرح و مورد مطالعه قرار داد. عوامل و عناصر شخصیتی از قبیل خلقوخوی، هوش، انرژی، بینش و نگرش و احساسات یک فرد، همگی در تصمیماتی که او اتخاذ مینماید، نقش مؤثر دارند؛ بنابراین از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، مطالعه فرایند تصمیمگیری میباید با در نظر گرفتن تمامی خصوصیات انسان تصمیمگیرنده انجام گیرد.
این موضوع در دو حوزه متفاوت فردی و سازمانی تاثیرگذار است
از منظر فردی، آزمونهای شخصیت میتوانند به انتخاب بهتر مسیر شغلی برای فرد کمک کنند.
از نگاه سازمانی، شخصیت فرد در تصمیمگیریهای سازمانی و نقش او در مدیریت سازمان، تاثیر پررنگی دارد، چراکه علاوه بر مسئولیتهای رسمی و جایگاه مدیر در سلسلهمراتب سازمانی بهعنوان عوامل مؤثر در تصمیمگیری، شخصیت و عناصر روانی تشکیلدهنده شخصیت او نیز باید در نظر گرفته شود
نظریهپردازان در زمینه تصمیمگیری همیشه سعی داشتهاند در مدلهای خود از دخالت شخصیت و ارزشهای خصوصی تصمیمگیرنده در تصمیمگیریهای او جلوگیری کنند. ولی شخصیت تصمیمگیرنده، ارزشها و ذهنیات او، همیشه بهعنوان یک عامل کلیدی مهم، در تصمیمگیریهای او حضور فعال دارد.
تفاوتهای زیادی میان انسانها وجود دارند. بهطور مثال:
- تجربیات آنها یکی نیست،
- درجه ریسکپذیری (تمایل به ریسک یا گریز از ریسک) در همه یکسان نیست،
- ایمنی (آسایش فکری و جسمانی) برای همه ارزش یکسانی ندارد و
- همه افراد به یک اندازه معاشرتی و اجتماعی نیستند.
اهمیت وجود تفاوتهای فردی میان انسانها در این است که اطلاعات، یعنی آنچه فرد بر اساس آن تصمیم میگیرد، برحسب این تفاوتها تعبیر و تفسیر و فهمیده میشوند.
مدیری که توان ادراکی قوی دارد و در سطح ادراکی بالاتری عمل میکند، مدیری است که در تصمیمگیریهای خود از اطلاعات بیشتری استفاده میکند و توان پردازش اطلاعات بیشتری را دارد در مقابل مدیری که از سطح ادراکی پائین تری برخوردار است، بهتر عمل میکند، یا مدیری که از سطح ادراکی بالاتر و تواناتری برخوردار است احتمالاً با دیدی بازتر به مسئله یا موقعیت مینگرد و میتواند راهحلهای ابتکاری و جدیدتری را پیشنهاد کند.
آزمونهای حرفهای (شغلی) چه تفاوتی با آزمونهای خودشناسی فردی دارند؟
بستههای تست استعدادیابی تحصیلی شغلی پروفایلسنتر با تمرکز بر تستها و آزمونهایی که میتوانند در مسیر آینده شغلی مؤثر باشند با همکاری کارشناسان علوم شناختی و با بهرهگیری از استانداردهای جهانی این حوزه طراحی شدهاند. هدف از ارائه این تستها، شناخت صفات درونی، ویژگیها و توانمندیهای فرد آزموندهنده و مقایسه این صفات با نیازهای تکتک مشاغل است. در نتیجه این مقایسه، سیستم استعدادیابی تحصیلی شغلی قادر خواهد بود بهترین و مناسبترین مشاغل برای فرد آزموندهنده را شناسایی کرده و مسیرهای تحصیلی و توسعه فردی مختص آن مشاغل را به فرد نشان دهد.
در حقیقت، وجه تمایز اصلی سیستم استعدادیابی تحصیلی شغلی پروفایلسنتر با سایر تستها و آزمونهای روانشناسی آنلاین، اتصال و انطباق هوشمند تستها با استاندارد شغلی جهانی به روش کمّی و نه صرفاً توصیفی است که منجر به ارائه نتایج کاملاً کاربردی برای انتخاب دقیق شغل و مسیر تحصیلی و رشد و توسعه فردی اوست.