تست شخصیتی نئو یا پرسشنامه پنج عاملی NEO
مدل پنج عاملی شخصیت Big 5 چگونه مطرح شد؟
مدل پنج عاملی شخصیت در طول سالها پژوهش روانشناسان صفاتی به دست آمده است. هرچند آزمون نئو را رابرت مککری و پال کاستا ابداع کردهاند ولی پژوهشگران زیادی در روند تدوین این مدل و آزمودن اعتبار آن فعالیت داشتهاند.
پرسشنامه شخصیتی NEO PI-R جانشین آزمون NEO (تست نئو) است که در سال ۱۹۸۵ توسط مککری و کاستا تهیه شده بود. این پرسشنامه، ۵ عامل اصلی شخصیت و ۶ خصوصیت در هر عامل یا به عبارتی ۳۰ خصوصیت را اندازه میگیرد؛ و بر این اساس ارزیابی جامعی از شخصیت را ارائه میدهد. تست نئو دارای دو فرم یکی (S) برای گزارشهای شخصی است و شامل ۲۴۰ سؤال پنجدرجهای از کاملاً موافق تا کاملاً مخالف است که توسط خود آزمودنی درجهبندی میشود و متناسب مردان و زنان در تمام سنین است؛ و دیگری فرم (R) یا تجدیدنظر شده نام دارد و بر اساس درجهبندیهای مشاهدهگر است. این فرم نیز دارای همان ۲۴۰ سؤال بوده با این تفاوت که با ضمیر سوم شخص شروع میشود. فرم (R) هم میتواند بهطور مستقل برای ارزیابی شخصیت به کار رود و هم بهعنوان مکملی برای گزارشهای شخصیِ فرم (S) و یا روایی آن مورداستفاده قرار گیرد (گروسی فرشی، ۱۳۸۰).
تست شخصیت آیزنک و آزمون ۱۶ عاملی کتل از دیگر تستهای مشهور شخصیتشناسی بر مبنای شخصیتشناسی صفاتی هستند. در تمامی این تستها، شخصیت با مجموعهای از صفات توصیف میشود.
آزمون نئو از چه زمانی مورد استفاده قرار گرفت؟
نسخهٔ اولیهٔ تست نئو در سال ۱۹۷۸ در کتاب مککری و کاستا منتشر شد و بعد از آن سه بار بازنگری شد. از آن زمان تاکنون نسخههای مختلفی از این تست تهیه شده است.
تست NEO PI-R علاوه بر سنجش پنج عامل اصلی شخصیت، در هر عامل، شش صفت را بررسی میکند. این تست ۲۴۰ سؤال دارد. نسخهٔ کوتاهشدهٔ آن به نام NEO-FFI تنها ۶۰ سؤال داشته و فقط پنج عامل اصلی شخصیت را امتیازدهی میکند.
تفسیر تست نئو چه اطلاعاتی در اختیار ما میگذارد؟
در نظریههای صفاتی شخصیت، اعتقاد بر این است که اگر صفات شخصیتی فرد را بشناسیم، میتوانیم رفتار او را در موقعیتهای مختلف پیشبینی کنیم.
در مدل پنج عاملی شخصیت، هزاران صفت شخصیتی انسان در پنج عامل اصلی جمع شده و هر عامل، شش زیرمجموعه دارد:
پنج عامل اصلی شخصیت عبارتاند از:
- رواننژندی یا نوروتیک بودن (N)
- برونگرایی (E)
- اشتیاق به تجربیات جدید (O)
- توافقپذیری (A)
- وظیفهشناسی (C)
در تفسیر آزمون نئو، امتیازات پنج عامل اصلی شخصیت را دوبهدو در کنار هم قرار داده و با توجه به بالا و پایین بودن دو مؤلفه به دستهبندیهایی میرسند. این دستهبندیها تمایلات رفتاری افراد در موقعیتهای مختلف را بیان میکنند.
برونگرایی و درونگرایی در مدل پنج عاملی شخصیت چطور تعیین میگردد؟
برونگرایی (E) در تست نئو با معنای متداول برونگرایی متفاوت است و با شش صفت سنجیده میشود که شامل فعال بودن، قاطعیت داشتن، شاد بودن، هیجانطلبی، علاقهمندی به مردم و پرحرف بودن میشود.
ممکن است یک فرد در چند مورد از این شش صفت امتیاز بالا و در بقیه امتیاز پایینی بگیرد ولی نهایتاً میانگین امتیازات این شش صفت، امتیاز برونگرایی در تست نئو را مشخص میکند.
هرچند که همبستگی و ارتباطی بین درونگرایی در مدل پنج عاملی شخصیت و تستهای دیگر شخصیتشناسی مثل mbti وجود دارد ولی نمیتوان آنها را یکسان دانست.
آیا امتیاز بالا در رواننژندی (N)، یک خصوصیت منفی است؟
از اصطلاحات نوروتیک بودن، رواننژندی، روانرنجوری، تهییجپذیری و بیثباتی عاطفی برای تعریف عامل N در مدل پنج عاملی شخصیت استفاده میشود.
رواننژندی به معنای داشتن زمینه و آمادگی برای تجربهٔ عواطف منفی مثل ترس، غم، دستپاچگی و عصبانیت است.
شش صفت مرتبط به رواننژندی شامل عصبانیت، اضطراب، افسردگی، عدم خویشتنداری، حساس بودن به خود و آسیبپذیری در شرایط سخت است. هرکدام از این صفات با یک سری از اختلالات روانی مثل افسردگی، اضطراب و اضطراب اجتماعی در ارتباط هستند.
البته تست نئو یک تست شناسایی اختلالات روانی نیست و ارزش بالینی ندارد و انجام این تست بدون حضور یک روانشناس از اعتبار چندانی برای تشخیص اختلالات روانی برخوردار نیست، ولی اگر تست با دقت انجام داده شود و در یکی از شش صفت مثلاً اضطراب، امتیاز بسیار بالایی به دست آید، لازم است بررسی دقیقتری در این مورد انجام گیرد و به روانشناس مراجعه شود.
صفات در روانشناسی شخصیت صفاتی، در حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد ارثی بوده و مابقی تحت تأثیر محیط و تربیت فرد است ولی این مقدار برای هرکدام از صفات متغیر است. در مدل پنج عاملی شخصیت مقدار هرکدام از صفات قابلتغییر است و معمولاً با بالا رفتن سن، برونگرایی و نوروتیک بودن کاهش یافته و موافق بودن و وظیفهشناسی افزایش پیدا میکند؛ بنابراین صفات مربوط به نوروتیک بودن هم قابلکنترل و بهبود هستند.
نتایج بهدستآمده از تفسیر تست نئو در چه حیطههایی کاربرد دارند؟
کاربردهای حال حاضر تست نئو و تحقیقاتی که روی آن انجام میگیرد بسیار گسترده است ولی مهمترین کاربرد این تست برای استفادهٔ شخصی افراد، شناخت نقاط قوت و ضعف شخصیتی است.
مدل پنج عاملی شخصیت، بر صفات، بهعنوان «گرایشهای نسبتاً ثابت در واکنش نشان دادن بهموقعیتها» تأکید دارد و میتوان گفت هر فرد در هنگام دیدن نتایج تست نئو، با آنالیزی از صفات شخصیتی روبرو است و میتواند واکنش خود را در شرایط مختلف پیشبینی کند.
آزمون نئو چه کمکی میتواند به افراد در تعیین مسیر شغلی آنان میکند؟
نتایج تست نئو برخلاف تستهای شخصیتشناسی دیسک (DISC) و mbti افراد را در دستههای مشخص قرار نمیدهد و به توصیف تیپهای شخصیتی نمیپردازد بلکه صفات اصلی شخصیت هر فرد را امتیازدهی میکند.
در نتیجه میتوان گفت تست نئو به ما شغل مشخصی را پیشنهاد نمیدهد و صرفاً بهطور غیرمستقیم میتوان از نتایج این تست در یافتن شغل مناسب استفاده کرد.
اعتبار و روایی آزمون NEO (تست نئو)
در حال حاضر آزمون ۵ عاملی NEO کاربردی جهانی دارد و بهمنظور تحقیق به زبانهای چک، عربی، هلندی، فرانسوی، آلمانی، ژاپنی، نروژی، لهستانی و سوئدی ترجمه شده است. پرسشنامه شخصیتی NEO-FFI توسط مککری و کاستا روی ۲۰۸ نفر از دانشجویان آمریکایی به فاصله سه ماه اجرا گردید که ضرایب اعتبار آن بین 0.83 تا 0.75 به دست آمده است
اعتبار درازمدت تست نئو نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. یک مطالعه طولانی ۶ ساله روی مقیاسهای رواننژندی، برونگرایی و اشتیاق به تجربه، ضریبهای اعتبار 0.68 تا 0.83 را در گزارشهای شخصی و نیز در گزارشهای زوجها نشان داده است. ضریب اعتبار دو عامل سازگاری و باوجدانی به فاصله دو سال به ترتیب 0.79 و 0.63 بوده است (مک کری و کاستا، ۱۹۸۳ به نقل از گروسی فرشی، ۱۳۸۰).
در هنجاریابی آزمون NEO که توسط گروسی فرشی (۱۳۸۰) روی نمونهای با حجم ۲۰۰۰ نفر از بین دانشجویان دانشگاههای تبریز، شیراز و دانشگاههای علوم پزشکی این دو شهر صورت گرفت ضریب همبستگی ۵ بعد اصلی را بین 0.56 تا 0.87 گزارش کرده است. ضرایب آلفای کرونباخ در هر یک از عوامل اصلی رواننژندی، برونگرایی، باز بودن، سازگاری و باوجدانی به ترتیب 0.86. 0.73، 0.56، 0.68 و 0.87 به دست آمد. جهت بررسی اعتبار محتوایی این آزمون از همبستگی بین دو فرم گزارش شخصی (S) و فرم ارزیابی مشاهدهگر (R)، استفاده شد که حداکثر همبستگی به میزان 0.66 در عامل برونگرایی و حداقل آن به میزان 0.45 در عامل سازگاری بود. (گروسی فرشی، ۱۳۸۰).