نقش دادههای شخصیتی (روانشناختی) در ساخت تیمهای فوقالعاده
اینکه یک تیم عالی از شخصیتهای فوقالعادهای ساخته شدهاند، کاملا واضح و مبرهن است. اما به این موضوع فکر کنید که چطور خواهید توانست شخصیتهای فوقالعاده و باهوش را پیدا کنید؟ از روی معدل دانشگاهی، از روی مدرک یا دانشگاهی که آن مدرک را صادر کرده است؟ تحقیقات نشان میدهند که هوشمندترین تیمها با جمع شدن هوشمندترین (ضریب هوشی بالا) ساخته نمیشوند.
هنگام ساخت تیم برای یک پروژه جدید به جای فکر کردن به این موارد کافیست نقاط قوت، ضعف، سبکهای ارتباطی و شخصیت افراد را مورد بررسی قرار دهید. همانطور که یک تیم فوتبال از نقشهای متفاوتی تشکیل شده است، یک تیم سازمانی و کاری هم باید شخصیتهای متنوعی داشته باشد، هر عضو نقش متفاوتی بازی میکند، اما همگی در اهداف و چالشهای مشترک همسو هستند.
۱۰ راهکار برای ساخت تیمهای خوبتر با استفاده از دادههای روانشناختی:
۱) از کارکنان خود بخواهید تا تستهای شخصیت یا روانشناختی انجام دهند
تستهای روانشناختی به هر یک از کارکنان شما اطلاعاتی در مورد خودشان میدهد که قبلا نمیدانستند. این اطلاعات به آنها کمک میکند که بدانند چگونه با همکاران خود تعامل سازنده داشته باشند.
بورلی بتز (Beverly Betz) مدیر منابع انسانی Traitify پیشنهاد میکند که نتیجهی تست کارکنانتان را به صورت عمومی منتشر کنید تا هر یک از کارکنان از وضعیت تست سایر کارکنان هم مطلع باشند.
اینکه هر یک از اعضای تیم نقاط قوت و نقاط ضعف همدیگر را بدانند، باعث شکلگیری اتفاقات بسیار ارزشمندی داخل تیم میشود.
بتز توضیح میدهد که این تستها شبیه تستهای آیکیو نیست که در آنها برنده و بازندهای وجود داشته باشد. هر یک از شخصیتها نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند و به نفع همه است که نقاط قوت و همچنین آسیبپذیریهای خود و دیگران را بدانند.
۲) سبکهای شخصیتی متفاوت را استخدام کنید
به گفتهی کارشناسان تنوع از هر لحاظ (تحصیلات، تخصص، شیوهی تفکر و …) باعث شکلگیری تیمهای قدرتمند میشود.
شخصیتهای متنوع در یک گروه باعث شکلگیری چرخه زندگی در آن تیم میشود. یک شخصیت مسئولیتپذیر به تیم کمک میکند تا اعضای تیم در رسیدن به اهداف همسو شوند. کارکنان با ضریب هوشی بالا یا هوش هیجانی به گروه کمک میکنند تا اجماع داشته باشند و به بهترین نحو با هم کار کنند. یک شخص متعهد به تیم کمک میکند تا هر شخصی وظایف خود را به خوبی بداند و بدان عمل کند.
گروهی که آمیزهای از سبکهای شخصیتی است همانند شخصی عمل میکند که همهی ویژگیهای مثبت ذکر شده در بالا را دارد.
۳) جفتهای غیرقابل باور برای همکاری را تست کنید
بعضی اوقات شخصیتهای مشابه واقعا به خوبی با هم کار میکنند و در برخی موارد نیز خلاف این موضوع رخ داده است. به عنوان مثال، شما ممکن است دو فرد خلاق داشته باشید که در کنار هم ایدههای خارقالعاده خلق کنند. اما در برخی از موارد هم ممکن است این افراد ایدههای هم را خاموش کنند و یا در خلاف جهت هم حرکت کنند.
بنابراین، در برخی از موارد باید تست کنید، گاهی اوقات افرادی که به نظر میرسد در کنار هم چندان موفق نباشند، کارهای بسیار بزرگی انجام میدهند. برادران رایت مثال خوبی برای این موضوع هستند. آنها شخصیتهای متناقضی داشتند که هیچکسی فکر نمیکرد، بتوانند در کنار هم به خوبی کار کنند. یکی برونگرای کامل و دیگرای درونگرای واقعی بود، اما آنها یک جفت ارزشمند در کار بودند.
۴) برای افراد جدید از شخصیتهای مشابه به عنوان منتور استفاده کنید
وقتی یک شخص جدید وارد تیم میشود، از سایر افراد تیم که شخصیتهای مشابهی دارند، به عنوان مربی وی استفاده کنید. چنین شخصی مدتها در شرکت فعالیت داشته و بهتر درک میکند که در چه موقعیتهایی ممکن است این شخص دچار تعارضات یا درگیریهای ذهنی گردد. این شرایط ممکن است به فرد جدید کمک کند تا سریعتر با تیم هماهنگ گردد.
البته هنوز تحقیقات ثابت نکردهاند که شخصیتهای مشابه میتوانند روابط مربی و یادگیرنده بهتری نسبت به بقیه داشته باشند و نتایج بسیار مبهم است. بنابراین، بهتر است بعد از مدتی به فرد جدید اجازه دهیم تا خودش منتور شخصی خود را انتخاب کند.
۵) مراقب شخصیتهای برتر تیم باشید که رهبر باشند، نه سلطهگر
بهترین تیمها، آنهایی هستند که در موفقیت تیم، همه به یک اندازه سهیم هستند. این نه تنها یک تئوری بلکه یک ایدلوژی اثبات شده توسط محققانی است که سالها به مطالعهی پویایی تیمها پرداختهاند.
از قرار گرفتن شخصیتهای سلطهگر در راس تیم جلوگیری کنید و یا به آنها آموزش دهید تا اعضای تیم را رهبری کنند، نه مدیریت.
۶) اعتماد کنید
تحقیقات گوگل نشان داده است که بهترین تیمها محیطی را پرورش میدهند که در آنها اعضای تیم مطمئن هستند با گفتن سخنان خود مورد تمسخر یا سرکوب قرار نمیگیرند. در چنین تیمهایی افراد به هم احترام میگذارند و همه احساس امنیت میکنند تا ایدههایی خود را بدون نگرانی از تمسخر دیگران ارائه کنند.
به گفتهی ماریوموسی عضو هیئت علمی دانشگاه وارتون، مردم در بیش از نصف مواقع آنچه را که حس میکنند و یا احساس میکنند، با دیگران به اشتراک نمیگذارند. چون آنها از امنیت روانی لازم و کافی برخوردار نیستند. اما هر چه اطلاعات بیشتری از شخصیتها داشته باشید، تصمیمات تیم شما بهتر خواهد بود.
۷) آگاهی کارکنان را بالا ببرید
رویدادهای تیمسازی برگزار کنید و از کارکنانی که سبکهای ارتباطی مشابهی دارند، بخواهید تا برای کارکنان دیگر راجع به روشهای اجرایی خود توضیحاتی ارائه دهند. این روش به کارکنان کمک میکند تا یاد بگیرند که چگونه با شخصیتهای متناقض یا متفاوت همکاری کنند.
۸) شخصیتها در طول زمان میتوانند تغییر کنند
قسمتی از شخصیت انسانها از بدو تولد ثابت و پایدار است. اما بخشی نیز وجود دارد که با درمان و اصلاح رفتارها تغییر میکند.
انسانها نمیتوانند به طور کامل از برخی ویژگیهای شخصیتی دست بکشند، اما مطمئنا میتوانند آنها را تغییر دهند و اصلاح کنند. بنابراین، اگر یکی از اعضای تیم از ویژگیهای منفی برخوردار است، با او در مورد آن صحبت کنید تا درصدد رفع آن برآید.
۹) از طبقهبندی کردن اجتناب کنید
شخصیتشناسی فرآیند بسیار پیچیدهای است. افراد درونگرا همیشه خجالتی نیستند و برونگراها لزوما اجتماعی نیستند. برخی از بهترین فروشندگان افرادی درونگرا هستند که این مغایر با آن چیزی است که ما در مورد افراد درونگرا باور داریم. شخصیت میتواند یک ابزاری برای بهبود فرآیندها باشد، اما نباید در میزان بهرهگیری از آن اغراق کنیم.
۱۰) از شخصیتشناسی چشمپوشی نکنید
به یاد داشته باشید که یک شخصیت بد میتواند عملکرد کل تیم را به خطر و چالش بیندازد. بنابراین، باید چنین شخصیتهایی را بشناسید و از اضافه شدن آنها به تیمتان جلوگیری نمایید. در برخی از موارد امکان خلاص شدن از دست این شخصیت بد وجود ندارد و راهکار دیگری هم ندارید، بنابراین باید تلاش کنید تا از یک مشاور برای فرد مورد نظر کمک بگیرید.
جمع کردن گروهی از کارکنان فوق العاده کنار هم رمز موفقیت تیمها و همچنین یک مشکل بزرگ بوده است. بهرهگیری از دادههای شخصیتی برای ایجاد یک تیم خوب ، ایدهی درخشانی به نظر میرسد. در واقع، اگرچه با وجود دادههای شخصیتی یک تیم فوقالعاده ساخته نمیشود، بلکه مقدمات ساخت آن فراهم میگردد.
منبع: Traitify