پرسشنامه تنظیم هیجانات بین فردی (IERQ)
کودکی را تصور کنید که در اثر شکاندن یک لیوان احساس ترس کرده است. این کودک ممکن است از روی ترس یا ناراحتی به پدر و مادر خود دروغ بگوید. یا موقعیت را ترک کند تا با آن مواجه نشود. اما والدین بعد از فهمیدن ماجرا او را تنبیه میکنند که چرا کودک به آنها دروغ گفته است. در واقع آنچه که او از آن فرار میکرد در نهایت گریبانش را گرفت (تنبیه).
همین ترس ممکن است به فرد دیگری کمک کند تا دیروقت به خیابانهای خلوت و خطرناک نرود. در واقع ترس باعث امنیت او شود. این مثال از این جهت حائز اهمیت است که بدانیم هیجانات چگونه بر ما تأثیر میگذارند. همچنین ما باید چگونه به آنها پاسخ دهیم تا سلامت روان خود را بهبود ببخشیم. در واقع برخی از اتفاقات خارج از کنترل ما هستند و ما توانایی تغییر آنها را نداریم، اما واکنش ما به آن اتفاقات باید در کنترل ما باشد.
تنظیم هیجان
تنظیم هیجانی فرآیند مدیریت احساسات و تکانهها به منظور دستیابی به هدف، حفظ خویشتن داری یا کاهش پریشانی عاطفی است.
فردی که میتواند هیجانات خود را بشناسد، آنها را در موقعیت مناسب بروز دهد و روی هیجاناتش کنترل داشته باشد، توانایی بالایی در تنظیم هیجانات خود دارد. راههای زیادی برای تنظیم هیجانات وجود دارد که ممکن است انطباقی یا ناسازگارانه باشند. برخی از رایجترین آنها عبارتند از سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری، اغراق در فاجعهآمیز بودن، از دور نگاه کردن، ارزیابی مجدد، پذیرش، برنامه ریزی و سرکوب. برای مثال ارزیابی مجدد فرآیندی است که برای تغییر ارزیابی شما در مورد یک رویداد (تعدیل معنا) روی میدهد. به طوری که تأثیر عاطفی آن برای شما مثبتتر یا کمتر منفی باشد. بنابراین راهبردی سازگارانه است. اما سرکوب فرآیندی است که در آن سعی میکنید از فکر کردن به برخی چیزها اجتناب کنید تا باعث ایجاد احساس بد یا خوب در شما نشود، مانند پرت کردن حواس به موضوعات دیگر که روشی غیرانطباقی است.
تنظیم هیجانات بین فردی به معنی استفاده از روابط با دیگران برای کاهش هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت است. در واقع حضور افراد دیگر (چه فکری، چه احساسی و چه از لحاظ پاسخ دادن) میتوان وضعیت هیجانی فرد را تغییر دهد. برای مثال تصور کنید که کودک بعد از شکاندن لیوان موضوع را به خواهر خود بگوید. خواهر ممکن است با او همفکری کند تا خرده شیشهها را چگونه جمع کنند. ممکن است با او همدلی کند یا طوری واکنش نشان دهد که کودک احساس ترس کمتری را تجربه کند. در این حالت حضور خواهر اثرات منفی اتفاق غیرقابل کنترل را کاهش داده است و توانسته حال کودک را بهتر کند.
پرسشنامههای زیادی تنظیم هیجان را از ابعاد مختلف بررسی میکنند که پرسشنامه تنظیم هیجانات بین فردی یکی از آنها است.
پرسشنامه تنظیم هیجانات بین فردی (IERQ)
پرسشنامه تنظیم هیجانات بین فردی با هدف بررسی تأثیر دیگران در تنظیم هیجان فرد طراحی شده است.
از آنجایی که راهبردهای تنظیم هیجانی در روابط بینفردی نیز متفاوت هستند و هرکدام به شیوهای میتوانند به ما کمک کنند. شناخت درست این روشها میتواند به فرد در شرایط استرسزا کمک فراوانی بکند. تنظیم هیجانی در موقعیتهای اجتماعی و برای برقراری ارتباط اهمیت ویژهای دارد. این پرسشنامه 20 گویه دارد و برای افراد بالای 17 سال طراحی شده است. همچنین سه راهبرد بهبود عاطفه مثبت؛ آرامشبخشی و الگوسازی اجتماعی را شامل میشود. این آزمون حدود 5 تا 10 دقیقه زمان میبرد.
ابعاد پرسشنامه تنظیم هیجانات بین فردی
آرام بخشی
افراد دیگر میتوانند با همدلی و همدردی کردن در کاهش هیجانات منفی به فرد کمک کنند. در این راهبرد بهتر است فرد در هنگام مشکلات به دوستان یا نزدیکانی مراجعه کند که او را درک میکنند، شنوندگان خوبی هستند و میتوانند احساسات خود را بروز دهند. گفتن کلماتی مثل “درکت میکنم” به فرد آرامش میدهد. این راهبرد تنظیم هیجانی، انطباقی است.
الگوسازی اجتماعی
در این راهبرد فرد در هنگام مواجه با مشکلات، در ذهن خود سوالاتی را مطرح میسازد و دوست دارد بداند که دیگران در شرایط مشابه چگونه با این موضوع برخورد کردهاند و پاسخهایشان چه نتایجی داشته است. در واقع کنجکاو است تا راهکار دیگران را بداند. علاوه بر دوستان و اقوام، فضای مجازی بیش از پیش به افراد کمک کرده است تا گروههایی از افراد را با مشکلات نسبتاً یکسان گرد هم جمع کند که فرد از آنها درباره مشکلات و نحوه برخوردشان سوال کند. این راهبرد نیز کارکردی سالم در ارتباطات فرد دارد.
بهبود عاطفه مثبت
فرد با راهبرد بهبود عاطفه مثبت سعی میکند تا در جمع دیگران احساس آرامش پیدا کند یا احساسات منفی را کاهش دهد. برای مثال هنگام خوشحالی برای تیم ورزشیاش وقتی در جمع است، احساس مثبتتری را تجربه میکند. یا وقتی در مراسم ختم همراه با دیگران عزاداری میکند احساس منفی کمتری را تجربه میکند تا هنگامیکه به تنهایی برای کسی عزاداری کند. در واقع صرف حضور دیگران (بدون همدلی یا مشورت) این فرد میتواند هیجانات خود را به نحو سازگارانهتری تنظیم کند.