آزمون سبک یادگیری کلب (KLSI)
سبکهای یادگیری
از زمانهای قدیم یونانیها دریافتند که افراد مختلف به روشهای مختلف یاد میگیرند، از آن موقع و در طول سالها انسانها انواع یادگیری را دستهبندی کردهاند تا هر کس بتواند به روشی یاد بگیرد که نهتنها راحتترین روش برای آنها باشد بلکه روشی باشد که بهترین نتایج را به دنبال دارد. یادگیری از استعدادهای ذاتی انسانی است که میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. این تفاوت غالباً به تفاوت در چگونگی درک و پردازش اطلاعات مربوط میشود. افراد و نظریات مختلفی تفاوتهای موجود در سبکهای یادگیری را مورد بررسی قرار دادهاند که از آن بین نظریهی یادگیری کلب با اقبال بیشتری روبرو شده است.
سبکهای یادگیری کلب
در نظریه یادگیری کلب، یادگیری بهعنوان یک چرخه چهار مرحلهای در نظر گرفته میشود. اول، تجربیات فوری و ملموس بهعنوان مبنایی برای مشاهده عمل میکند. در مرحله بعد، فرد به این مشاهدات فکر میکند و شروع به ساختن یک نظریه کلی از معنای این اطلاعات میکند. در مرحله بعدی یادگیرنده بر اساس فرضیه خود مفاهیم و تعمیمهای انتزاعی را شکل میدهد. درنهایت، یادگیرنده این مفاهیم را در موقعیتهای جدید آزمایش میکند. سپس، فرآیند یک بار دیگر به اولین مرحله برمیگردد که در ادامه به بررسی هرکدام از این مراحل میپردازیم:
سبک یادگیری تجربه عینی
در این مرحله از چرخه یادگیری، فرد از طریق تجربیات خاص میآموزد، با افراد ارتباط برقرار میکند، نسبت به احساسات افراد حساس است. فرد بیشتر بر احساسات و تواناییهای درونی خود متکی است تا رویکردی سامانمند برای حل مسائل و موقعیتها. فرد به احساسات خود اعتماد دارد و نمیتواند نسبت به مسائل و مشکلات ذهن باز و انعطافپذیر داشته باشد. تجربه عینی را میتوان معادل احساس کردن دانست.
سبک یادگیری مشاهده تأملی
این افراد با نگاه کردن به اشیا از جنبههای مختلف و جستجوی مفاهیم و معنای آنها یاد میگیرند. اکثر افکار و موقعیتها را از دیدگاههای مختلف درک میکند. آنها بر عینیت، صبر و قضاوت دقیق تکیه میکنند، اما لزوماً اقدامی نمیکنند. همچنین این افراد برای شکل دادن به عقاید خود به افکار و نظریهها مراجعه میکنند. مشاهده انعکاسی را میتوان معادل فعل مشاهده کردن در نظر گرفت.
سبک یادگیری مفهومسازی انتزاعی
این بعد شامل تحلیل منطقی دیدگاهها، طراحی سامانمند بوده و مبتنی بر درک منطقی موقعیتها است. درنتیجه، در این مرحله از یادگیری، فرد برای درک مشکلات و موقعیتها بهجای احساس، از منطق و تفکر استفاده میکند. مفهومسازی انتزاعی را میتوان معادل فکر کردن دانست.
سبک یادگیری آزمایشگری فعال
این بعد شامل توانایی تهیه ابزار و ریسک کردن و تأثیرگذاری بر افراد و رویدادها است. در این مرحله، یادگیری شکل فعال به خود میگیرد، یعنی تبدیل به تجربهای برای تأثیرگذاری و تغییر موقعیت میشود. علاوه بر این، فرد فقط موقعیت را مشاهده نمیکند، بلکه علایق واقعی و رویکردی فعال به مشکل دارد. آزمایشگری فعال را میتوان معادل انجام دادن در نظر گرفت.
از ترکیب این سبکهای یادگیری چهار سبک به نامهای واگرا، جذبکننده، همگرا و انطباقی به دست میآید.
سبک یادگیری واگرا
از ترکیب دو سبک یادگیری تجربهی عینی و مشاهدهی تأملی به وجود میآید.
افراد با سبک یادگیری واگرا میتوانند با آزمایش و مشاهده یاد بگیرند. این افراد توانایی دیدن موقعیتهای مختلف از زوایای مختلف و سازماندهی برخی ارتباطات بهعنوان یک کل معنادار را دارند. این افراد عموماً دارای تخیل و احساس قوی هستند. تیپ شخصیتی این افراد درونگرا و عاطفی است. افراد با سبک یادگیری متفاوت بیشتر به هنر، تاریخ، زبان و روانشناسی علاقه دارند و در حرفه خود اغلب کارهای هنری و خدمات اجتماعی انجام میدهند.
سبک یادگیری جذبکننده
از ترکیب دو سبک یادگیری تفکر انتزاعی و مشاهدهی تأملی به دست میآید.
یادگیرندگان با سبک یادگیری جذبکننده بیشتر با تفکر و نگاه دقیق یاد میگیرند. این افراد اطلاعات را بهخوبی سازماندهی میکنند و از مفاهیم انتزاعی برای درک موقعیت استفاده میکنند. این افراد در درک اطلاعات و تبدیل آن به خلاصهای دقیق و منطقی توانمند هستند. تیپ شخصیتی این افراد درونگرا و شهودی است. افرادی که سبک یادگیری جذبکننده دارند بیشتر به ریاضیات، فیزیک و علوم پایه علاقه دارند و اغلب در حرفه خود کارهای تحقیقاتی انجام میدهند.
سبک یادگیری همگرا
از ترکیب دو سبک یادگیری مفهومسازی انتزاعی و آزمایشگری فعال به دست میآید.
افرادی که سبک یادگیری آنها همگرا است میتوانند با تفکر در مورد موضوعات و انجام آن فعالیتها عملاً یاد بگیرند. این گروه از افراد در استفاده از ایدهها و نظریهها برای حل مسائل خاص موفق هستند. تیپ شخصیتی این افراد برونگرا و منعکسکننده است. افرادی که سبک یادگیری آنها متمرکز است بیشتر به مهندسی و پزشکی علاقه دارند و در حرفه خود معمولاً مهندسی فنی و پزشکی انجام میدهند.
سبک یادگیری انطباقی
از ترکیب دو سبک یادگیری کسب تجربهی عینی و آزمایشگری فعال به دست میآید.
افرادی که سبک یادگیری تطبیقی دارند با آزمایش و انجام دادن یاد میگیرند. بزرگترین مهارت این گروه کار با اشیا و کسب تجربیات جدید در حین انجام فعالیت است. این افراد از درگیر کردن خود با تجارب تازه و چالشبرانگیز لذت میبرند. تیپ شخصیتی این افراد برونگرا و حسی است. افراد دارای سبک یادگیری تطبیقی بیشتر به آموزش، ارتباطات و پرستاری علاقه دارند و در حرفه خود اغلب در زمینه فروش، تجارت و آموزش کار میکنند.
آزمون سبکهای یادگیری کلب تمامی موارد مطرحشده را موردبررسی قرار میدهد و یکی از معتبرترین و پرکاربردترین آزمونهای سبکهای یادگیری در مطالعات علمی و عمومی است.