نحوه برخورد با کارمند دروغگو/ علت دروغگویی در محیط کار

,
کارمند دروغگو

کارمند دروغگو دارید، چه کاری باید بکنید؟ نحوه برخورد با کارمند دروغگو چگونه باید باشد؟ چه نیت و اهدافی پشت دروغ‌های یک کارمند وجود دارد؟ در این مقاله به بررسی تمام این سوالات خواهیم پرداخت.

مقدمه

به عنوان یک رهبر، شما از کارمندان انتظار دارید تا تمامی حقایق را به شما بگویند تا بدانید چه اتفاقاتی می‌افتد که بتوانید تصمیم درست را بگیرید. پاسخ بسیاری از کارمندان به اعتماد شما در این شرایط، صداقت است اما بعضی اوقات با یک کارمند دروغگو روبه‌رو خواهید شد که حقیقت را بیش از آنچه که هست تحریف می‌کند و دروغ می‌گوید.

این یکی از سخت‌ترین موقعیت‌های مدیریتی است چون نمی‌توان مطمئن شد که چه اتفاقاتی رخ داده است.

حتی اگر شما یک مدرک معتبر برای اثبات دروغ داشته باشید، نمی‌توانید مستقیم وارد عمل شوید. ما در کودکی یاد گرفتیم که دروغ گفتن کار زشت و ناپسندی است. شاید با دروغ گفتن دیگران ضربه بخوریم و یا عصبی باشیم که چطور کسی از ما سوءاستفاده کرده است. در این شرایط، به جای آن‌که اعتماد به کل تیم را از بین ببرید، چه کاری می‌توانید انجام دهید؟

برای بررسی دلیل دروغگویی یک کارمند فرض کنید نیت بدی نداشته و به این فکر کنید چرا تصمیم گرفته‌ دروغ بگوید. زمانی‌که بفهمید یک کارمند دروغگو چه هدفی دارد می‌توانید وارد عمل شوید. در این مقاله به بررسی ۳ تا از عمومی‌ترین دلایل و انگیزه‌های دروغگویی کارمندان می‌پردازیم.

علت دروغگویی کارمندان در کار

ترس از ناراحت کردن فردی و یا ایجاد اختلال در کار

بعضی از کارمندان نگران این هستند که شما و یا دیگران به حقیقتی که می‌گویید واکنش منفی نشان دهید. آن‌ها حس می‌کنند در این شرایط دخیل هستند و بابت اینکه خروجی بدی داشته باشید نگران هستند. آن‌ها نمی‌خواهند که شما از آن‌ها ناامید شوید و یا برای آن‌ها تعیین تکلیف کنید. برای مثال، من با معاونی کار کردم که تجارت جدیدی راه می‌انداخت اما از زیر بار رفتن مسئولیت اعداد و ارقام طفره می‌رفت چون که برنامه‌هایش به هدف مدنظر نمی‌رسید. او نمی‌خواست که کارمندان را ناامید کند و یا باعث ایجاد مشکل شود.

برای کارمندانی که احساس خطر می‌کنند، باید محیطی بسازید که در آن به صورت روانی احساس امنیت و آرامش داشته باشند تا بتوانند حقیقت را به شما بازگو کنند. نمی‌توان عواقب این کار را در نظر نگرفت اما شنیدن حقیقت در زمانیکه با آن‌ها رو راست هستید و به آن‌ها اعتماد دارید بهتر از شنیدن دروغ است. می‌توانید به این صورت با کارمندان خود حرف بزنید:

من روی اطلاعاتی که می‌دهی حساب باز می‌کنم

دانستن حقیقت حتی اگر خبر بد باشد، به کار من بسیار کمک می‌کند

زمانیکه من با آن معاون کار می‌کردم، به او می‌گفتم:

اگر از واقعیت آنچه که اتفاق می‌افتد منحرف شویم، نمی‌توانم تصمیمی بگیرم که شرایط را بهتر کند. من باید به صحت گفته‌هایت اعتماد داشته باشم. پس یک دقیقه فکر کن و از بابت پاسخ‌هایت مطمئن باش. بعد از آن من می‌توانم بگویم که چه انتخاب‌هایی بر روی میز است و می‌توانیم با هم برای پیدا کردن یک راه حل به نتیجه برسیم

ترس از افشا شدن بی‌کفایتی‌شان

بعضی اوقات، کارمندان در دردسر بزرگی می‌افتند و نمی‌دانند که چطور خودشان را از این دردسر خلاص کنند. آن‌ها می‌خواهند خودشان را بیشتر از آن‌چه که هستند بهتر و مفیدتر نشان دهند و یا تلاش می‌کنند ناشایستگی و ناموفق بودنشان را پنهان کنند، چون نمی‌توانند تشخیص بدهند چرا موفق نبودند و نمی‌توانند قضیه را حل کنند. افشا کردن دروغ کافی نیست چون آن مشکل و بی‌کفایتی همچنان وجود دارد و در آینده باز تاثیر منفی خود را خواهد گذاشت. ببینید چه تغییرات اساسی می‌توانید انجام دهید که استرس آن‌ها را در کار کم کنید تا بتوانید احتمال خراب شدن کار را کم کنید که آن‌ها به دنبال بهانه و دروغ‌گویی نباشند. این کار می‌تواند دروغ‌گویی آن‌ها را کاهش و یا به کلی حذف کند.

برای مثال شما می‌توانید مدت زمان ارائه اطلاعات و یا نتایج را افزایش دهید تا هر فرد شانس بیشتری در درست انجام دادن آن‌ها داشته باشد. یا حتی می‌توانید به آن‌ها آموزش و راهنمایی‌های لازم را بدهید که نتیجه بهتری داشته باشید و نیازی به انحراف واقعیت وجود نداشته باشد. به یاد دارم که یک مدیر ارشد بی‌نظم در یک سازمان خیریه منبع اصلی تمام خطاها و اشتباهاتی بود که بر روی تمام برنامه‌ریزی کارها و رویدادها تاثیر گذاشته بود. او در مورد اشتباهش به همکاران دروغ گفت تا مورد سرزنش قرار نگیرد چونکه فردی بسیار بامهارت در سایر زمینه‌های کارش بود و همه نظر مثبتی به او داشتند. تیم مدیریت او را از کار برنامه‌ریزی را از لیست وظایفش حذف کردند و پس از آن، دروغ‌گویی‌های او به شدت کاهش یافت.

تلاش برای رسیدن به اهداف منفعت طلبانه

در نهایت، بعضی از کارمندان نیز وجود دارند که اهداف شخصی همانند پیشرفت در زمینه کاری‌شان دارند و باور دارند که نمی‌توانند به صورت معمولی و با تلاش صادقانه به آن هدف برسند. تعامل با این کارمندان و حل این قضیه ممکن است حتی سخت‌تر از دو مورد قبلی باشد چون ممکن است حتی به صورت ماهرانه زیرآب همکارانش را بزنند. افشا کردن دروغ آن‌ها ممکن است آن‌ها را به اینکه بهتر از قبل دروغ بگویند ترغیب کند و این وظیفه یک رهبر است که بتواند از اعتبار بقیه اعضای تیم محافظت کند.

در یک سازمانی، یک مدیر ارشد از صدای نرم، زبان غیرمستقیم و زننده استفاده می‌کرد تا بتواند اطلاعات غلط در مورد بعضی از همکارانش دهد. همکارش که چندبار متوجه این قضیه شده بود، از همکاری با او خودداری می‌کرد. او به دروغ گفتن در مورد همکارانش ادامه داد و دیگران را به خاطر عدم همکاری با او متهم می‌کرد. در شرایطی مانند این، هیچ روش و تغییر اساسی وجود ندارد که بتوانید از دروغ گفتن چنین افرادی کم کنید.

من به مدیر او یاد دادم که برای این کارمندش توضیح دهد که کارش بسیار نامناسب و ناپسند بوده و عواقب آن را در نظر داشته باشد.

این که به اعتبار همکارانت ضربه بزنی اصلا کار قابل قبولی نیست. من می‌خواهم نگرانی‌هایت را بدانم. اما تو باید بدانی که اگر به این کارها ادامه بدهی، دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم حتی در زمینه‌هایی از کار که در آن مهارت داری

نتیجه گیری

به یاد داشته باشید که حتما رفتار کارمند و بازخوردش را ثبت کنید تا حداقل یک مدرک محرمانه داشته باشد. اگر با فردی سر و کله می‌زنید که دائما دروغ می‌گوید، احتمالا بخاطر یک عادت ریشه‌دار است و ترک عادت سخت است. حتی اگر آن‌ها این عادت را به صورت موقتی ترک کنند، در صورتی‌که زیر بار فشار بروند باز شروع به دروغگویی خواهند کرد. اگر دروغگویی آن‌ها واقعا به شرکت صدمه میزند و هیچ چاره‌ای ندارید باید بگذارید بروند. به علاوه شما و یا سایر اعضا تحمل این را نخواهید داشت که شاهد یک فرهنگ دروغگویی در محیط کار باشید. در این صورت باید منتظر کشمکش‌ها، عملیات ناموفق و حتی ترک شغل و خیانت افرادتان باشید.

اما اگر بتوانید دروغگویی‌های کوچک را پیدا کنید، آن‌ها را اصلاح کنید و هنجارهای اخلاقی درست را به جا بیندازید، یا اینکه فرایند ترفیع و جایزه را از نو بچینید، شاید بتوانید که یک فرد دروغگو را به اخلاق بهتر و درست‌تر راهنمایی کنید و در نهایت رابطه بین کارمندان را نجات داده و نشان دهید که توانایی کنترل امنیت و سودمندی شرکت را دارید.

منبع: HBR, Why people Lie at work

0 0 رأی
امتیاز این مطلب
guest

0 نظر و دیدگاه
بازخورد (Feedback)های اینلاین
مشاهده همه نظرات