پرسشنامه افسردگی بک (Beck)
بسیاری از افراد ممکن است تجربههای تلخی از دورههای غم و اندوه را داشته باشند. اما افسردگی با این تجربههای تلخ تفاوت دارد. در واقع اگر میزان غم و اندوه با یک اتفاق ناراحتکننده توجیه شود و مدت زمانی که فرد در این دوران است کوتاه باشد، میتوان امیدوار بود که فرد احتمالاً اختلال افسردگی را تجربه نکرده و به طور طبیعی در حال گذار از یک بحران روحی است. اما ناراحت بودن به تنهایی به معنی اختلال افسردگی نیست.
افسردگی یک اختلال خلقی است. فرد مبتلا دائماً احساس غم، ناامیدی و از دست دادن علاقه نسبت به چیزها یا کارهایی که قبلاً لذتبخش بودهاند را تجربه میکند.
افسردگی به ویژگیهای خلقی خلاصه نشده و مشکلات جسمانی همچون مشکلات خواب، بیاشتهایی یا پرخوری نیز ایجاد میکند. نشانهها حداقل باید 2 هفته تداوم و تقریباً در طول تمام روزها وجود داشته باشد. تغییرات زیاد در وزن یا اشتها، کندی قابل ملاحظه در تفکر و رفتار، خستگی یا از دست دادن انرژی و داشتن احساس گناه و بیارزشی از جمله برخی از نشانههای اختلال افسردگی هستند. همچنین عملکرد فرد به علت مشکلات تفکر، توجه و تمرکز و عدم تصمیمگیری ممکن است تحت تاثیر این اختلال آسیبپذیر شوند. این افراد همچنین ممکن است افکار خودکشی یا آسیب به خود یا برنامهای مبنی بر این موضوعها داشته باشند.
آزمون افسردگی بک
اجرای این پرسشنامه، غربالگری شدت افسردگی است. این پرسشنامه دو نسخه دارد که نسخه آخر و ویرایش شده آن، ویژگیهای افسردگی را با دقت بیشتری بررسی میکند. این پرسشنامه شامل ۲۱ گویه است که بر مبنای نگرشها و نشانههای متداول در میان افراد با افسردگی تهیه شده است.
اختلال افسردگی میتواند از خفیف تا شدید باشد و همه افراد ممکن است تمام نشانهها را تجربه نکنند. هر چه نمره شرکتکننده بالاتر باشد، فرد افسردگی بیشتری را تجربه میکند. از ویژگیهای خوب این آزمون میتوان به کوتاه و آسان بودن آن اشاره کرد. همچنین از این آزمون میتوان به دفعات و برای انجام پژوهشها استفاده نمود.
ابعاد آزمون افسردگی بک
بعد عاطفی-جسمانی افسردگی
بعد عاطفی افسردگی اشاره به لذت نبردن از کارهایی دارد که قبلاً باعث خوشحالی فرد بوده است.
برای مثال فرد قبلاً از حضور در مهمانیها لذت میبرده اما اکنون رفتن به مهمانی هیچ حسی را در فرد ایجاد نمیکند. همچنین نسبت به انجام برخی فعالیتها بیمیل یا بیانرژی میشود. امید به آینده ندارد و در نتیجه انگیزهای هم برای تغییر ندارد. احساس غم و اندوه بالایی دارد که منجر به بدبینی، گریهکردن یا بیقراری در فرد میشود. منظور از بعد جسمانی افسردگی نیز تغییراتی در خواب، تحریکپذیری، خستگی، عملکرد جنسی پایین، تغییرات در اشتها و وزن است.
بعد شناختی
منظور از شناخت عملکردهایی مانند برنامهریزی، تفکر، تصمیمگیری، حلمسئله و … است که افسردگی میتواند روی این ابعاد از زندگی فرد نیز تاثیر منفی داشته باشد.
برای مثال فرد با مشکل افسردگی معمولاً توانایی تمرکز بر انجام یک تکلیف را ندارد. این فرد به احتمال زیاد کارهای ناتمام زیادی هم دارد. همچنین احساساتی مثل بیارزشی، احساس گناه، عدم باور به توانمندیهای خود، انتقاد از خود و احساس شکست را بیش از دیگران تجربه میکند.