چگونه سریع، سیستماتیک و هوشمندانه فکر کنیم؟
سال ۲۰۱۵ مت آبراهامز در یکی از سخنرانیهای تد خود گفت: بسیاری از اطرافیانم از من متنفرند، شاید هم دلیل اصلیش این باشد که آنها از من میترسند. من یک ابزار دارم که باعث میشود آنها از من بترسند. من استاد دانشگاه هستم. نام ابزارم را سوال ناخواسته گذاشتهام. بعضی اوقات به صورت دانشجو نگاه میکنم و میپرسم، نظر تو چیست؟ درباره چیزی که صحبت کردیم، چه احساسی داری؟
راجع به این بخش از سخنرانیهای مت آبراهامز چیزهای زیادی میتوانیم بگوییم، اما بهتر است در حال حاضر روی توانایی او تمرکز کنیم: سوال ناخواسته.
چرا مردم اینقدر از این ابزار میترسند؟ چرا مردم از حرف زدن در جمع میترسند؟
تخمینهای صورت گرفته نشان میدهد که حدود ۷۵ درصد از مردم از صحبت کردن در جمع واهمه دارند. اما با کند و کاو بیشتر متوجه میشوید که این موضوع ممکن است به این دلیل باشد که مردم در آن موقعیتها نمیتوانند سریع فکر کنند.
اگر بیشتر فکر کنید، احتمالا موقعیتهای دیگری هم وجود دارد که آرزو میکنید کاش در آنها هم میتوانستید سریعتر فکر کنید. از شوخی تا انجام سریع یک کار. سریع فکر کردن مزایای بسیار زیادی دارد و آموزش یکی از راهکارهایی است که به شما کمک میکند تا سریعتر فکر کنید.
اهمیت سریع فکر کردن
قبل از اینکه یاد بگیریم چطور سریع فکر کنیم، باید بدانیم که چرا سریع فکر کردن مهم است. اگر دلیلی برای آن وجود نداشته باشد، پس در نهایت متوقف خواهیم شد.
- توانایی سریع فکر کردن مزایای بسیار متنوعی به همراه دارد. علاوه بر چند موقعیت اجتماعی که در بالا به آنها اشاره کردیم، برخی از مزایای دیگر نیز عبارتند از:
- زمانیکه شما سریعتر فکر میکنید، مردم فکر میکنند شما باهوشتر هستید.
- وقتی مردم سریع فکر میکنند، شادتر، خلاق تر، پرانرژی تر و با اعتماد به نفستر هستند.
- تفکر سریع با برنامهریزی، حل مسئله، تعیین هدف و توانایی تمرکز ارتباط مستقیم دارد.
- سریعتر فکر کردن باعث باهوشتر شدن شما هم میشود.
- همچنین با تفکر سریع واکنش سریعتری را نیز تجربه خواهید کرد.
تفکر سریع مزایای بسیار زیادی دارد و در نهایت اینکه هرچه مغز شما قویتر و هوشمندتر باشد، میتوانید از آن در بسیاری از جنبههای زندگی استفاده کنید.
چگونه سریعتر فکر کنیم؟
سوال اصلی این متن اینست چطور میتوانیم سرعت خود را در فکر کردن افزایش دهیم؟ برای پاسخ دادن به این سوال راهکارهای مختلفی وجود دارد که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
۱) با تصمیمات جزئی و ساده شروع کنید
ما در طول روز با تصمیمات زیادی روبرو هستیم، اما برخی از آنها به اندازه برخی دیگر مهم نیستند. خوردن مهم است، اما تصمیم بین سالاد، مرغ یا گوشت گاو بیاهمیت است. اگر بتوانید سریعتر فکر کنید، میتوانید سریعتر تصمیم بگیرید که برای ناهار چه چیزی بخورید.
در چنین موقعیتهایی حتی اگر تصمیم شما بهترین نباشد، عواقب آن کوچک است. این روش جوابگو است، زیرا به معنای واقعی کلمه سریع فکر کردن را نشان میدهد.
اما چیزی که باید به خاطر بسپارید، اینست که کلمهی کلیدی این جمله “تصمیمات جزئی” بود. از این تاکتیک در تصمیمگیریهای مبتکرانهتر برای تغییر زندگی استفاده نکنید که عواقب بزرگتری خواهد داشت.
۲) سریع بودن را تمرین کنید
کارهایی وجود دارند که ما همیشه انجام میدهیم و در آنها واقعاً خوب شدهایم، کارهایی همچون نواختن موسیقی، یادگیری آهنگ، نوشتن یا انجام حرکات کششی خاص. در هر صورت، من شما را تشویق میکنم که با افزایش سرعت، لایه دیگری از چالش را به آن مهارتها اضافه کنید. مشابه تاکتیک بالا، این روش نیز به شما آموزش میدهد که برای انجام یک کار سریع فکر کنید.
چیزی که به شما در تمرین سرعت کمک میکند، تایمر است. زمان خاصی را برای تکمیل پازل یا دویدن یک دور اختصاص دهید و سعی کنید در زمان تعیین شده آن را به اتمام برسانید.
این استراتژی به طرز شگفتآوری مؤثر است. همانطور که قانون پارکینسون میگوید:
هر کار به اندازه زمانی که برای آن تخصیص داده شده، طول میکشد.
۳) مالتی تسکینگ را فراموش کنید
ما معمولا دوست داریم، چندین کار را با هم انجام دهیم، ولی واقعا نمیتوانیم. مغز ما به همان اندازه که قدرتمند میباشد، در انجام کارها به صورت همزمان ناکارآمد است.
با اینکه مغز ما به سرعت بین وظایف مختلف پرش میکند، اما تحقیقات نشان داده است که تسکهای چندوظیفهای دامنه توجه، توانایی ما برای یادگیری و عملکرد ذهنی ما را کاهش میدهد.
بنابراین، اگر میخواهید هوشمندانهتر عمل کنید، بهتر است کارها را اولویتبندی نمایید، براساس اولویت تسکها را شروع کنید و تا زمان تکمیل فقط به آن کار توجه کنید.
۴) خواب کافی داشته باشید
خواب کافی نه تنها برای عملکرد جسمی بدن خوب است، بلکه برای عملکرد مغز نیز مفید است. مطالعات نشان میدهد که خوب نخوابیدن بر سرعت و دقت ذهنی ما تاثیر میگذارد. با این منطق، کاملا طبیعی است که خواب خوب به سلامت فکری و عملکرد مغزی ما تاثیر بگذارد.
۵) مدیتیشن کنید
مدیتیشن منظم راه دیگری برای تحریک مغزی ماست. انواع مطالعات نشان دادهاند که مدیتیشن میتواند به ایجاد سلولهای جدید مغزی و ارتباطات عصبی کمک کند. مدیتیشن میتواند ارتباط بین سلولهای مغزی را تقویت کند.
۶) تمرینات هوازی انجام دهید
همه ورزشها تا حد زیادی برای جسم و مغز ما مفید هستند. مخصوصا تمرینات هوازی که سرعت پردازش ذهن ما را به میزان زیادی بهبود میبخشند. ورزشهای هوازی همچون دویدن، پیادهروی، دوچرخهسواری و شنا.
تمام این استراتژیها میتوانند به شما کمک کنند تا سریعتر فکر کنید. با اینحال، استراتژی دیگری هم هست که ارزش بررسی و صحبت دارد. تحقیق دنیل کانمن که در مورد تفکر آهسته و سریع انجام شده است.
تفکر آهسته و سریع
دانیل کانمن در کتاب خود به نام “تفکر، سریع و آهسته” مفاهیم مختلفی را در مورد تصمیمگیری و روانشناسی رفتاری بیان کرده است. این کتاب واقعا ارزش خریدن دارد، چرا که این مفاهیم را به طور کامل و با جزئیات دقیق عنوان میکند. کتاب حول ۲ موضوع میچرخد، اینکه طرز فکر ما شامل ۲ سیستم است که اولی در مورد سریع فکر کردن و دومی در مورد تفکر آهسته بحث میکند. در حالیکه بسیاری از ما فکر میکنیم متفکران تحلیلگرایی هستیم که با سرعت پایین فکر میکنیم، اما بیشتر زمان ما در سیستم ۱ میگذرد: تفکر سریع.
در سیستم ۱ همه چیز به شهود بستگی دارد. به عنوان مثال، دلمان چیزی را میخواهد و ما براساس آن تصمیمگیری میکنیم. این همان سیستمی است که برای قضاوت در مورد افراد و جمع آوری اولین برداشتها از مردم نیز از آن استفاده میکنیم. اما زمانیکه میخواهیم آگاهانه تلاش کنیم، به سیستم ۲ حرکت میکنیم و آهسته فکر میکنیم. کانمن در این مورد میگوید:
سیستمهای ۱ و ۲ هر زمان که ما بیدار هستیم، فعال هستند. سیستم ۱ به طور خودکار اجرا میشود و سیستم ۲ معمولاً کمترین میزان از فعالیت را انجام میدهد. سیستم ۱ به طور مداوم برای سیستم ۲ پیشنهادهایی ارسال میکند: برداشتها، شهودات، مقاصد و احساسات.
اگر موارد ارسال شده توسط سیستم ۲ تأیید شود، تأثیرات و شهودها به باورها تبدیل میشوند و تکانهها به اعمال ارادی تبدیل میشوند. هنگامی که همه چیز به آرامی پیش میرود (که اغلب اوقات همینگونه است) سیستم ۲ پیشنهادات سیستم ۱ را با تغییرات اندک یا بدون تغییر میپذیرد.
هنگامی که سیستم ۱ با مشکل مواجه میشود، از سیستم ۲ میخواهد تا پردازشهای دقیقتر و خاصتری ارائه کند که ممکن است مشکل لحظهای را حل کند. هنگامی که سؤالی مطرح میشود که سیستم ۱ پاسخی برای آن ندارد، سیستم ۲ بسیج میشود … سیستم ۲ زمانی فعال میشود که رویدادی شناسایی شود که مدل دنیایی را که سیستم ۱ حفظ میکند، نقض کند.
به همین دلیل، سیستم ۱ به طور مداوم براساس آنچه که حس میشود، قضاوت، شهود و برداشت میکند. در بیشتر موقعیتها، ما به طور غریزی به سمت ایده ارائه شده جذب میشویم. این سیستم اغلب ما را به نتیجهگیری سریع سوق میدهد، علیرغم اینکه سریع فکر میکنیم، ما حتی یک داستان برای تثبیت بیشتر آن نتیجهگیری کردهایم، میسازیم.
کانمن توضیح می دهد:
“معیار موفقیت سیستم اول، انسجام داستانی است که موفق به ایجاد آن میشود.
در حالی که آموزش سریع فکر کردن مفید است، مهم است که مراقب آن باشیم. همانطور که کانمن بیان کرد، افراد بعضی اوقات ممکن است خیلی سریع نتیجهگیری کنند و این میتواند مشکلاتی را ایجاد کند. بهترین راهکار اینست که درک کنیم چه زمانی آهسته فکر کردن و چه زمانی سریع فکر کردن مناسب است. در واقع، سرعت تفکر خود را افزایش دهید، اما به دنبال اطلاعات بیشتر و دقیقتر باشید.
فرض کنید میخواهید ضرب ۱۸ در ۲۶ را انجام دهید. بلافاصله تشخیص میدهید که یک عمل ضرب باید انجام دهید. یک مساله که احتمالا آن را با کاغذ و خودکار و یا ماشین حساب حل خواهید کرد. این اطلاعات به تنهایی نشان دهنده عملکرد سیستم ۱ است. اما سیستم ۲ مراحل مختلف را برای حل این ضرب پیادهسازی میکند. به عنوان مثال، اگر بخواهید ضرب را با ذهن انجام دهید، مهارتهای ریاضی که قبلا آموختهاید را بازیابی میکند و به شما کمک میکند تا آن را در حل مساله به کار بگیرید.
فقط به هنگام حل یک مساله ریاضی از سیستم دوم مغز استفاده نمیکنیم، در ادامه برخی از مثالهایی که در آنها از سیستم ۲ استفاده میکنیم، آورده شده است:
- وقتی دنبال کسی میگردی
- به یاد آوردن یک نقل قول خاص از یک کتاب
- پر کردن فرم مالیات یا سایر اسناد دولتی
- حتی حفظ سرعت راه رفتن یا دویدن سریعتر از آنچه به آن عادت کردهایم
در نهایت اینکه:
با اینکه انواع تاکتیکها وجود دارند که به ما کمک میکنند تا سریع فکر کنیم، اما سرعت همه چیز نیست. گاهی اوقات موقعیتها از ما میخواهند که افکار خود را با دقت بررسی کرده و تحلیل کنیم. یافتن تعادل در تفکر سریع و آهسته بسیار مهم است.
با درک ارتباط بین هر دو سیستم، بهتر می توانیم تعیین کنیم که چه زمانی باید سریع یا آهسته فکر کنیم.
منبع: Lifehack