مهارت مسئولیتپذیری: چطور فرد مسئولیتپذیری باشیم؟
مهارت مسئولیت پذیری ، مهارتی است که اکثر افراد آن را در رزومه خود نمینویسند ولی در محیط کاری بسیار ضروریست. مسئولیت پذیری، سطح تعهدی است که فرد حاضر است برای تعیین و دستیابی اهدف واضح، بدهد. به عبارتی دیگر، فردِ دارای مهارت مسئولیت پذیری فردی است که به کارها، گفتار و عملکرد خود تعهد کامل دارد.
کارمندان مسئولیت پذیر میدانند که در کنترل کامل خود هستند. آنها نه تنها مسئولیت کارهایی که به خوبی پیش رفته را میپذیرند بلکه مسئولیت شکستهایشان را نیز به عهده میگیرند. مهارت مسئولیت پذیری برای هر کارمند موفق، یک مهارت بسیار مهم است. توسعه مسئولیتپذیری در دانش آموزان باید یکی از اهداف پایهای هر کشوری باشد. اگر به آنها مسئولیتپذیر بودن در مدارس یاد داده شود، آنها نیز همان استعدادها را به محل کار میآورند. در این مقاله به جنبه های کلیدی که یک فرد را مسئولیتپذیر میسازد، خواهیم پرداخت.
دستیابی به هدف
یک هدف، مقصود یا نتیجهای است که شخصی برای رسیدن به آن میکوشد. تعیین هدف یک توانایی است که با آن اهداف صریح را تشخیص داده و با طراحی نقشهها و معین کردن مدت و تاریخ به آن هدف مورد نظر میرسیم. تعیین هدف، چیزی را به شخص میدهد تا بر روی آن کار کند.
نوشتن اهداف یک قدم مهم و ضروری برای دستیابی به آنهاست که مسئولیتپذیری را افزایش داده و زمان و انرژی را بر روی هدف متمرکز میکند.
اهداف کوتاه و بلند مدت خود را شناسایی کرده و برنامهای برای دستیابی به آنها توسعه دهید. تمامی اهداف باید این پنج معیار را برآورده کنند:
- معقول
- مشخص و خاص
- معنی دار
- قابل سنجش
- دارای ضرب الاجل یا ددلاین
تحریک دستاورد
تحریک دستاورد سطحی از تمایل، تلاش و تعهدی است که شخص را به سوی یک هدف مشخص حرکت میدهد.
به عبارتی دیگر، به چه چیزی متعهد خواهید بود که انجام آن کمک میکند تا به هدفتان برسید؟
آیا باید ساعات بیشتری را کار بکنید؟ آیا نیاز دارید که وقت بیشتری را برای تحقیق صرف کنید؟ آیا درباره تکنیکهای جدید فروش تحقیق خواهید کرد؟ اینها سوالاتی هستند که دانش پژوهانتان باید درباره هدفشان از خود بپرسند. اگر هدفی شما را به سخت کوشی یا انجام کارهای غیر معمول وا نمیدارد، ممکن است به اندازه کافی چالش برانگیر نباشد.
خودآموزی درونی مثبت
بیشتر افراد از این واقعیت با خبر نیستند ولی رفتار شما توسط افکارتان شکل میگیرد.
همه قدرت کنترل افکار و عواطف خود را دارند تا بتوانند رفتار خود را انتخاب کنند. ممکن است یادگیری این مهارت برای دانش آموزان دشوار باشد ولی این یادگیری را میتوان با استفاده از خودآموزی درونی مثبت، ممکن ساخت. برای موفق بودن و رسیدن به اهداف، شما باید افکار مثبت را پرورش دهید. مردم معمولا نقاد خودشان هستند. کلید سرکوب انتقادهای درونی، خودآموزی درونی مثبت است. برای خودآموزی درونی مثبت، از این چهار گام پیروی کنید:
- رفتارها را بدون قضاوت و عیبیابی ببینید.
- تصمیم بگیرید که چه تغییراتی نیاز است و روش صحیح انجام آن را تصور کنید.
- با کنترل قضاوتتان، اجازه دهید فعالیتها رخ دهند.
- نتایج را زمانی بسنجید که رفتار صحیح بدست آمده و به یک عادت خوب تبدیل شده است.
خویشتن داری
خویشتن داری یا خود کنترلی، توانایی کنترل افکار و احساسات فردی در شرایط سخت است. سطح خود کنترلی یک فرد نشان میدهد که آیا وی با یک مشتری عصبانی، محترمانه رفتار خواهد کرد یا به آنها واکنش منفی نشان خواهد داد. مردم دو نوع هستند؛ نوع اول آنهایی هستند که خودشان را مسئول اتفاقاتی میدانند که برایشان رخ میدهند و نوع دوم آنهایی هستند که خود را قربانی میپندارند و باور دارند که بر چنین اتفاقات هیچ کنترلی ندارند. تغییر یافتن از نوع دوم به اول میتواند چالش برانگیز باشد، ولی اگر از الان شروع به یادگیری و تغییر کنید، خالی از لطف نخواهد بود.
خودسازی یا خودبهسازی
درباره تغییر چه حسی دارید؟ آیا شما را میترساند؟ آیا شما را هیجان زده میکند؟ مضطرب چطور؟
خودسازی، تمایلی است برای تغییر تا روشهایی را دریابید که کارها را بهتر انجام دهید.
در محیط کاری، عادت کردن به کار بسیار راحت است. برای بعضی کارمندان، فکر انجام کارها به گونه دیگر به نظر چالش برانگیز و حتی ترسناک میرسد، اما؛ خودسازی برای رشد فردی کاری مهم و ضروریست.
خودسازی با داشتن آگاهی از خود، قدرت و محدودیتها شروع میشود. این آگاهی باید با تمایل قویِ تغییر و ارتقا ترکیب شود. برای توسعه خودآگاهی،از خود این سوالات را بپرسید:
- نقاط قوت من چیست؟
- نقاط ضعف من چیست؟
- چگونه میتوانم زندگیم را تغییر داده و آنرا بهتر کنم؟
چه نوع جوابی به این سوالات میدهید؟ آیا الگوی خاصی میان نحوه پاسخدهی به سوالات و رفتارتان وجود دارد؟ از این اطلاعات برای کمک به بهبود خود و توسعه مهارت مسئولیت پذیری فردی استفاده کنید تا برای کار تیمی و زندگی در محیط کاری آماده شوید.