مکانیزم‌های دفاعی آندرز (DSQ)

مکانیزم دفاعی

فردی را تصور کنید که بعد از خیانت به همسرش، علت این کار را ویژگی‌های همسرش عنوان می‌کند. در واقع این فرد برای توجیه خودش درباره بی‌گناه بودن ممکن است سناریویی بسازد. ویژگی‌های همسرش را اغراق‌آمیز تعریف کند، یا حتی به دروغ ویژگی‌هایی را عنوان کند که برایش در واقعیت آزاردهنده نبوده است. اما چرا باید فردی خودش را توجیه کند که این باره حق داشته است و بی‌گناه است. دلیل این است که تصور گناه‌کار بودن و بد بودن، سلامت روان ما را برهم می‌زند. بنابراین افراد در تلاشند تا از روش‌هایی استفاده کنند تا این احساسات منفی را از بین ببرند. به بیان دیگر ما از راهبردهایی استفاده می‌کنیم تا افکار، اتفاقات و رفتارهای منفی را از خودمان دور کنیم.

نهاد، خود و فراخود

شخصیت ما از تعامل بین سه مولفه نهاد، خود و فراخود تشکیل می‌شود. نهاد (اید) همان رفتارهای ابتدایی و غریزی هستند که به طور کاملاً ناخودآگاه بروز می‌کنند (مانند نیازهای جنسی یا پرخاشگری). و ارضای این نیازها سبب لذت بردن ما می‌شود. نهاد باعث می‌شود که از کارهایی که نیازمند تلاش، صبر و درد است دوری کنیم و به دنبال ارضای فوری و بدون زحمت نیازهایمان باشیم. در مثال بالا، فردی که خیانت کرده به دنبال ارضای نیاز غریزی این رفتار را انجام داده است.

فراخود (سوپرایگو) چارچوب‌هایی است که بر اساس ارزش‌ها و باورهای ما شکل گرفته است و معمولاً تحت تأثیر رفتارهای پدر و مادر ما شکل می‌گیرند. هنگام رفتار غیراخلاقی سوپرایگو در ما احساس گناه ایجاد می‌کند و با انجام رفتارهای اخلاقی به ما پاداش می‌دهد. فرد خیانت‌کار به علت رفتار غیراخلاقی که مرتکب شده است، احساس گناه و عذاب وجدان می‌گیرد.

ایگو یا خود، بخشی است که مختص انسان‌ها است. واسطه‌ای بین نهاد و فراخود است و در واقع قسمتی از ماست که براساس منطق و واقعیت عمل ‌می‌کند. ایگو باعث می‌شود تا نهاد، نیازهای خود را به صورت منطقی و عقلانی پیش ببرد و سوپرایگو بتواند ارزش‌هایی که تغییرنیافتنی می‌پندارد را با عقل و منطق اصلاح کند. خودآگاهی، تصمیم‌گیری، منطقی فکر کردن، کنترل کردن، تنظیم‌کردن رفتار و بسیاری از رفتارهای بالغ ما از ایگو سرچشمه می‌گیرد. به همین جهت به آن عقل سلیم یا خرد هم می‌گویند.

چه موقع از مکانیزمهای دفاعی استفاده می‌کنیم؟

مکانیزم‌های دفاعی زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرند که سوپرایگو رفتاری را ناپسند قلمداد کند اما ایگو توانایی اصلاح آن را نداشته باشد در نتیجه از طریق این مکانیزم‌ها سعی در حفظ سلامت روان کند.

خیانت کردن با ارزش‌های فراخود در تضاد است و ایگو نمی‌تواند آن را اصلاح کند؛ بنابراین شخص از مکانیزم‌های روانی (در اینجا دلیل‌تراشی) برای توجیه خود استفاده می‌کند تا احساس عذاب وجدان خود را کاهش دهد.

ما برای حفظ سلامت روان، از سه سبک مکانیزم دفاعی بالغ، نابالغ و روان‌رنجور استفاده می‌کنیم. مکانیزم‌های دفاعی بالغ، به سازگاری فرد کمک می‌کنند اما دیگر سبک‌ها می‌توانند آسیب‌رسان باشند. هرچند استفاد بیش از حد از هر مکانیزمی می‌تواند باعث شود تا افراد به طور موقت از مشکلات فرار کنند و نتوانند به طور منطقی با مشکل مواجه شوند.

پرسشنامه‌ی مکانیزم دفاعی آندرز

پرسشنامه سبک دفاعی آندرز در سال 1993 طراحی شده است تا افراد مکانیزم دفاعی غالب خود را بیابند. از آنجایی‌که این مکانیزم‌ها اغلب ناهشیارانه هستند، آگاهی از آن‌ها به خودآگاهی منجر می‌شود و می‌تواند به ما در اصلاح رفتارهایمان کمک شایانی کند. این پرسشنامه ۲۰ مکانیزم دفاعی رایج را بررسی می‌کند. همچنین مکانیزم‌ها را بر اساس بالغ، نابالغ و روانرنجور تقسیم کرده است تا مکانیزم‌های غیرانطباقی نیز برای شرکت‌کننده نمایان شود. این پرسشنامه ۴۰ گویه دارد و تکمیل آن ۱۰ دقیقه زمان لازم دارد. توجه کنید که برای افراد بالای ۱۸ سال کاربرد دارد.

آزمون سبک‌های دفاعی آندرز 

انواع مکانیزم‌های دفاعی در پرسشنامه‌ی آندرز

سبک نابالغ

این سبک برای خود شخص یا اطرافیان آسیب‌رسان است. استفاده طولانی مدت از این سبک‌ مکانیزم‌های دفاعی می‌تواند روابط فردی و اجتماعی را متأثر سازد.

۱. دلیل‌تراشی

فرد برای آرام ساختن خود بهانه‌تراشی می‌کند تا خود را قانع کند و احساس عذاب وجدانش را کاهش دهد. برای مثال فرد بعد از دزدی می‌گوید وضعیت اقتصادی باعث این کار شد.

۲. فرافکنی

وقتی که احساسات یا ویژگی‌‌هایی که خودمان تجربه می‌کنیم را به دیگران نسبت می‌دهیم در حال استفاده از فرافکنی هستیم. وقتی که احساس می‌کنیم که ظاهر جذابی نداریم و فرد دیگری را زشت خطاب می‌کنیم یا زمانیکه جذب فردی شده‌ایم و می‌گوییم او به ما علاقمند است، در واقع در حال فرافکنی هستیم. اصطلاحاً می‌گویند فرد احساساتی مانند سلطه‌گری، خشم و افکار جنسی را به دیگران پروجکت می‌کند.

۳. انکار

انکار زمانی اتفاق میوفتد که فرد تحمل پذیرش یک موقعیت یا احساس را ندارد. بنابراین او کل موقعیت را انکار می‌کند گویی که اصلاً این موقعیت واقعیت ندارد. این مکانیزم در طولانی‌مدت و در حد شدید گاهی باعث می‌شود که افراد ارتباط خود را با واقعیت به طور کل از دست بدهند.

۴. همه‌کار توانی

این مکانیزم اشاره به این موضوع دارد که فرد احساس می‌کند که قدرت ویژه‌ای نسبت به دیگران دارد که او را قادر می‌سازد تا بر هر مشکلی فائق آید.

۵. ناچیزانگاری

گربه دستش به دهنش نمی‌رسه میگه بو میده! این اصطلاح دقیقاً درباره افرادی است که از مکانیزم ناچیزانگاری استفاده می‌کنند. برای مثال جذب ظاهر فردی می‌شوند ولی به دیگران می‌گویند که این فرد اصلاً جذاب نیست. در واقع در ضمیر ناخودآگاه خود آن فرد را دست نیافتنی می‌پندارند و برای آرام ساختن خود آن فرد را کوچک جلوه می‌دهند.

۶. کنش‌نمایی

هنگامی که افراد برای کاهش هیجانات منفی (مثل خشم یا اضطراب) یا آرام ساختن خود، رفتارهای مخرب انجام می‌دهند. در واقع به خود و دیگران آسیب وارد می‌کند. مثلاً فردی که برای رهایی از اضطراب ناشی از یک اشتباه، به دیوار مشت می‌زند.

۷. جسمانی‌‌سازی

مکانیزم دفاعی جسمانی‌سازی به طور ناهشیار مشکلات روانی را به مشکلات جسمی تبدیل می‌کند. مثلاً فردی را در نظر بگیرید که بعد از یک اتفاق استرس‌زا تبخال می‌زند. این شخص به طور ناهشیار ذهنش را از مشکلات روانی به مشکلات جسمی منحرف می‌سازد.

۸. خیال‌پردازی اوتیستیک

وقتی توانایی دخل و تصرف در دنیای واقعی را نداریم ممکن است از مکانیزمی استفاده کنیم که به ما قدرت کنترل کردن و تغییر دادن را می‌دهد. این امکان فقط در خیال و رویا امکان‌پذیر است. بنابراین فرد زمان زیادی را صرف خیال‌پردازی می‌کند و از این طریق خودش را آرام می‌سازد. برای مثال کودکی که مشکل لکنت زبان دارد در رویاهایش به خوبی در یک جلسه مهم صحبت می‌کند. به بیان دیگر برای حل مشکل خود به رویاهایش پناه می‌برد.

۹. دوپاره‌سازی

داشتن هیجانات متناقض و دوقطبی باعث می‌شود که فرد نگاهی صفر و صدی به مسائل داشته باشد. یکبار با دیدن رفتاری مثبت از افراد بت می‌سازیم و بار دیگر با دیدن یک رفتار دیگر او را در دسته افراد بسیار بد قرار می‌دهیم. این مکانیزم باعث می‌شود افراد هیجانات متناقض خود را نسبت به خودشان یا دیگران حفظ کنند. و بالا و پایین‌های زندگی را به عنوان یک مجموعه نبینند. این افراد نمی‌توانند تحمل کنند که چیزی بین خوب و بد باشد. مانند کودکی که مادرش را دوست دارد اما نمی‌تواند رفتارهای تنبیهی او را تحمل کند. بنابراین مادر را در زمره‌ی افراد بد قرار می‌دهد.

۱۰. رفتار پرخاشگری-منفعل

گاهی برخی از افراد نمی‌توانند هیجانات خود را به طور مستقیم بیان کنند. این افراد این هیجانات را به طور غیرمستقیم بروز می‌دهند. مثلاً فردی که از حقوق خود ناراضی است اما نمی‌تواند به رئیس خود بگوید (چون به شغلش احتیاج دارد)، در انجام وظایف خود کوتاهی می‌کند.

۱۱. جابه‌جایی

وقتی فردی توانایی بروز احساسات و هیجانات منفی را ندارد این احساسات را به کسی بروز می‌دهد که می‌داند آسیب کمتری به او می‌زند. مثلاً مدیر مدرسه به معلم پرخاش می‌کند اما معلم نمی‌تواند خشم خود را متقابلاً بروز دهد. در نتیجه خشمش را به شاگردش یا همسرش بروز می‌دهد. در واقع علیرغم اینکه این افراد هیچ نقشی در ایجاد این هیجانات منفی نداشته‌اند اما برای تخلیه خشم خود از آن‌ها استفاده می‌کند.

۱۲. جداسازی

این مکانیزم دفاعی به این صورت است که فرد می‌تواند به گونه‌ای مجزا هیجانات و رفتارهای خود را سازمان بخشد. به طوری که هیجانات منفی را فقط در یک بخش زندگی نادیده بگیرد. فرض کنید شخصی می‌تواند پول زیادی را اختلاس کند و اصلاً احساس عذاب وجدان نداشته باشد. و در عین حال خود را فردی قانون‌مدار و اخلاقی بداند.

سبک بالغ

این سبک بهترین نوع مکانیزم دفاعی است و فرد کمترین آسیب را به خود و دیگران می‌زند. فرد می‌تواند هیجانات منفی را به طور مثبت و سازگارانه‌ای کنترل کند.

۱. فرونشانی

در این مکانیزم افراد ابتدا هیجانات خود را کنترل می‌کنند و بعد از آن را در موقعیت بهتری تخلیه می‌کنند. این مکانیزم با سرکوب متفاوت است زیرا در مکانیزم سرکوب فرد ناهشیارانه این بازداری را انجام می‌دهد. مثلاً شخص با مکانیزم فرونشانی در یک موقعیت علیرغم اینکه دوست دارد به رئیسش پرخاش کند، به خاطر حفظ شغلش، هشیارانه این هیجان را نادیده می‌گیرد یا به صورت محدودتری آن را بروز می‌دهد تا آسیبی از سمت رئیسش به او نرسد (بیکار نشود).

۲. والایش

والایش مکانیزم دفاعی بالغی است. این مکانیزم به فرد این امکان را می‌دهد تا رفتارها و هیجانات ناهنجار خود را به شیوه‌ای مثبت بروز دهد. مثلاً فردی که علاقه به رانندگی با سرعت بالا دارد می‌تواند این هیجان را در موقعیت‌های جامعه‌پسندتری استفاده کند. برای مثال راننده آمبولانس شود یا در مسابقات رالی شرکت کند.

۳. شوخ طبعی

شخصی که می‌تواند به هیجانات منفی خود بخندد تا حواس خود را از سمت آنها پرت کند مکانیزم شوخ‌طبعی را استفاده می‌کند. شوخ‌طبعی از مکانیزم‌های بالغ است و فرد خنده را جایگزین نگرانی می‌کند. مثل فردی که در یک جلسه مهم تپق می‌زند و خودش به همین مسأله به طور بلند می‌خندد.

۴. پیش‌بینی

با پیش‌بینی هیجانات منفی خود می‌توانیم از قرار گرفتن در آن موقعیت‌ها اجتناب کنیم. مثلاً وقتی می‌دانیم بحث کردن با یک فرد متعصب باعث بهم‌ریختگی ما می‌شود، اجازه شروع بحث را نمی‌دهیم.

سبک روان‌رنجور

این سبک به نسبت نابالغ کمتر به دیگران آسیب می‌رساند اما به اندازه سبک بالغ سالم نیست. فرد سعی می‌کند هیجانات خود را به نحوی جبران یا خنثی کند.

۱. نوع دوستی

داشتن احساسات منفی نسبت به خودمان برای سلامت روان ما مضر است. مکانیزم نوع‌دوستی به ما کمک می‌کند با انجام فعالیت‌های خیرخواهانه خود را قانع سازیم که انسان خوب و مفیدی هستیم. البته این فرآیند به صورت ناخودآگاه اتفاق می‌افتد. برای مثال فردی که دزدی می‌کند، گاهی به خیریه‌ها کمک مالی می‌کند.

۲. واکنش وارونه

همانطور که از اسم این مکانیزم مشخص است، فرد هیجانات خود را به طور متناقض بروز می‌دهد. مثلاً شخصی به علت علاقه به دختری او را اذیت می‌‌کند. یا فردی که به یک رفتار جنسی خاصی علاقه دارد اما به علت ناپسند بودن آن در جامعه، نسبت به آن رفتار ابراز انزجار می‌کند.

۳. آرمانی‌سازی

درک ویژگی‌های منفی یک فرد ممکن است برای شما نگرانی به همراه بیاورد. از این رو به طور ناهشیار فقط ویژگی‌های خوب او را می‌بینید. اصطلاح از عشق کور شده مصداق بارز این مکانیزم است. برای مثال، فردی که به علت علاقه به مهاجرت، به سختی‌های آن فکر نمی‌کند و آن‌ها را نادیده می‌گیرد.

۴. ابطال

فرد انجام برخی رفتارهای نامناسب و آزاردهنده را از طریق انجام رفتارهای بیش از حد خوب جبران می‌کند. این مکانیسم ابطال نامیده می‌شود. مثلاً همکلاسی خود را کتک زده‌اید و بعد به طور اغراق‌آمیزی به او محبت می‌کنید. در واقع رفتار کاملاً متضادی را برای جبران یا خنثی کردن هیجاناتش انجام می‌دهد.

آزمون سبک‌های دفاعی آندرز 

0 0 رأی
امتیاز این مطلب
guest

0 نظر و دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback)های اینلاین
مشاهده همه نظرات