یک پزشک خوب چه مهارتها و ویژگیهایی باید داشته باشد
در جامعهی ما به دلیل اشباع نشدن رشته پزشکی و داشتن موقعیت اجتماعی خوب و درآمد مالی مناسب این شغل در آینده، بیشتر دانشآموزان و جوانان به دنبال این رشته معروف هستند. اما غافل از اینکه این رشته به ظاهر زیبا سختیها و مشکلات خاص خودش را دارد و این مشکلات زمانی دو برابر میشود که فرد ویژگیهای لازم این شغل را نداشته باشد.
همانطور که میدانید تمام شغلها و حرفهها به یک سری مهارتها و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری نیاز دارند، این مهارتها و ویژگیها دلیل عمدهی موفقیت یا عدم موفقیت افراد محسوب میشود. رشته پزشکی نیز به دلیل حساسیت بالا به برخی ویژگیها نیاز بالایی دارد.
ما در این مطلب میخواهیم در مورد این رشته، راههای ورود به آن، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری، استعداد و مهارتهای لازم برای یک پزشک صحبت کنیم.
چگونه وارد رشته پزشکی شویم؟
برای پزشک شدن راهی بهجز تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه وجود ندارد. شما میتوانید با شرکت در کنکور علوم تجربی وارد این رشته شوید که البته این امر نیز کاره راحتی نیست. در سالهای اخیر تعداد افرادی که به دنبال پزشکی هستند بسیار بالا رفته و همین امر یک رقابت سنگین بین داوطلبین رشته تجربی به وجود آورده است.
شما برای ورود به این رشته باید در دوران کنکور بسیار سخت و فشرده به مطالعهی دروس این رشته بپردازید تا بتوانید از رقبای خود پیشی گرفته و شانس قبولی در این رشته را به دست آورید. البته میتوانید در دانشگاه آزاد نیز این رشته را بخوانید، البته باید از شهریهی بالای این رشته غافل نشوید.
برخلاف بقیهی رشتهها دانشجویان پزشکی باید هفت سال دوران تحصیل این رشته را بگذرانند که همراه با دروس تئوری و عملی و حضور در بیمارستان است. بعد از این مدت نیز میتوانند با قبولی در امتحانات تخصصی، وارد تخصصهای خاص مانند پوست و زیبایی، قلب، داخلی، مغز و اعصاب و… شوند و دوران تحصیل لازم برای تخصص خود را بگیرند.
ویژگیهای لازم برای رشته پزشکی
تصور کنید فردی میخواهد از کوه بالا برود، برای او ابزار و وسایل خاصی نیاز است تا بتواند تا بالای کوه برسد. علاوه بر این ابزار او نیاز به برخی مهارتها و ویژگیهای جسمانی دارد تا در طول مسیر با خطرات راه مقابله کند و با مهارتهای لازم مسیر درست را پیدا کرده و به هدف خود برسد.
برای یک پزشک نیز تمام این شرایط وجود دارد. در درمان هر بیمار از ابتدای مسیر تا رسیدن به هدف، او به برخی ابزار و مهارتها نیاز دارد تا بتواند موفق شود. وجود این شرایط برای موفقیت او ضروری و مهم است.
یک پیشبینی غلط یا یک تصمیم نادرست میتواند منجر به از دست رفتن جان بیمار شود به همین علت شغل پزشکی بسیار حساس است و افرادی که میخواهند وارد این رشته و شغل شوند بهتر است بعد از بررسی علایق خود، مهارت و ویژگیهای لازم برای این رشته را نیز مورد مطالعه و بررسی قرار دهند.
- یک پزشک از همان ابتدای دوران تحصیل به هوش بالایی نیاز دارد. مطالب درسی و نکات علمی، اجزای بدن انسان و موجودات زنده، انواع داروها و واکنشهای آنان، انواع بیماریها و علائم آنها، انواع درمانها و ابزارهای کمکی و… همه و همه نیاز به ذهن و هوش فعالی دارند تا یک فرد بتواند همهی این موارد را به خاطر بسپارد و در زمان لازم از آنها استفاده کند.
- کلاسهای درسی فشرده همراه با کارهای عملی و بازدید از بیماران، نیاز به فردی باانگیزه، فعال و پرانرژی دارد تا بتواند هماهنگی خوبی بین زندگی شخصی، شغل و درسش برقرار سازد.
- کار در بیمارستان، ملاقات بیماران و انواع بیماریها و کار در اتاق عمل نیاز به شخصی جسور و نترس دارد تا بتواند با وجود این شرایط روحیهی خود را حفظ کند و به کار درمان بیماران ادامه دهد.
- فردی که پزشک میشود باید حس انساندوستی و کمک به هم نوع داشته باشد و در مقابل بیماران احساس مسئولیت کند.
- یک دانشجوی پزشکی از دوران تحصیل نیاز به روحیهی کار جمعی و گروهی دارد تا بتواند تعامل مثبتی با همکاران خود برقرار سازد و در کنار دیگران به کار درمان بیماران بپردازد.
- یک پزشک باید استدلال دیداری داشته باشد و بتواند با دیدن ظاهر بیماریها و علائم آنها به تشخیص و درمان بیماری بپردازد.
- داشتن ذهن سهبعدی برای یک پزشک بسیار مهم است، ذهنی که بتواند با تصور ماورای اجسام در اتاق عمل با خطرات و مشکلات بهخوبی روبرو شده و آنها را حل کند.
- یک پزشک باید روابط اجتماعی خوبی داشته باشد. او باید از این مهارت خود در گفتگو با بیمار و گرفتن شرححال و پی بردن به علائم بیماری بهره ببرد. هرچقدر یک پزشک از این قدرت بیشتر بهرهمند باشد و رابطهی خوبی با بیماران خود داشته باشد هم در روند تشخصی و درمان و هم در روحیهی بیماران تأثیر مثبتی میگذارد.
- یک پزشک باید قدرت تصمیمگیری و استدلال و نتیجهگیری سریع داشته باشد و بتواند در مواقع ضروری از این قدرت خود برای درمان بیمار و ارائهی روشهای درمانی جدید و مناسب بهره ببرد.
- یک پزشک باید انگیزهی بالایی برای مطالعه و کسب علم داشته باشد. پزشکی رشتهای است که مدام در حال تغییر و تحول است و هر روز روشها و داروهای جدیدی کشف میشود و به همین علت باید یک پزشک بتواند علم خود را بهروز کند و با مطالعه و تحقیق از آخرین روندهای درمانی مطلع باشد.
- روحیهی شاد و پرانرژی برای یک پزشک یک اصل اساسی است. روحیهای که بتواند او را با وجود کار در کنار بیماران و گذراندن ساعتهای طولانی و شیفتهای شبانه، همچنان شاد و پرانرژی و فعال نگه دارد.
- شغل پزشکی ساعات کاری مشخصی ندارد. یک پزشک ممکن است در طول هفته چندین نوبت شیفت شبانه داشته باشد یا در صورت کار در بخشهای اورژانس هر لحظه با شرایط سخت مواجه شود. در این حالت فرد باید توانایی تحمل فشار کاری بالا را داشته باشد و این فشار روی سلامت روحی و جسمی او تأثیر نامطلوبی نداشته باشد.
- فردی که وارد رشته پزشکی میشود باید تسلط خوبی روی زبان انگلیسی داشته باشد. تمام بیماریها و داروها با نامهای لاتین در دنیا شناخته شده هستند به همین علت فراگیری و کسب مهارت در این شاخه برای یک پزشک بسیار مهم است.
ویژگیهای رشته پزشکی
ویژگیهای خوبی که رشتهی پزشکی دارد توانسته افراد زیادی را به سمت خود جذب کند از جمله:
- درآمد مالی مناسب
- وجود فرصتهای شغلی مناسب و امن
- آموزش دروس به صورت تئوری و عملی و آمادهسازی مناسب دانشجویان برای شغل آینده در دانشگاه
- امکان کار در سرتاسر دنیا
- داشتن شأن و منزلت اجتماعی بالا در جامعه
تیپهای شخصیتی مناسب برای شغل پزشکی
درهر شغلی افراد موفق از هر نوع تیپ شخصیتی وجود دارند و نمیتوان به صورت قاطع و دقیق گفت کدام شخصیت در این شغل موفق خواهد بود. اما با بررسی افراد موفق در هر شغل و رشته تا حدودی میتوان گفت برای این شغل چه نوع تیپ شخصیتی لازم است.
با توجه به تیپهای شخصیتی mbti، افراد دارای شخصیتهای INTJ، INTP، ESTJ، ISFJ میتوانند پزشکان موفقی شوند. از جمله ویژگیهای تیپهای شخصیتی بالا میتوان به ریسکپذیری و انعطاف شخصیتی، کمک به هم نوع و حس انساندوستی، توانایی کار گروهی و جمعی اشاره کرد.
سخن آخر
تمام موارد بالا در صورتی برای یک پزشک میتواند خوب و مفید باشد که شغلش را با عشق و علاقه انتخاب کرده باشد و برخی مهارتهای اولیه را داشته باشد. افراد سودجویی نیز وجود دارند که صرفاً برای درآمد مالی مناسب وارد این رشته میشوند و جان بیماران را به خطر میاندازند.
شغل پزشکی فداکاری و عشق میخواهد تا نجات جان انسانها و مسئولیت درمان بیماران یک پزشک را نهتنها خسته نکند بلکه انرژی مضاعفی برای خدمت به مردم به او عطا کند.
خیلی عالی بود
خیلی مطالب خوبی بود …من متوسطه اول .یعنی هفتم. میخوام در آینده پزشکی بخونم …نه برای درامدش فقط برای درمان بیماران …خیلی بهم کمک کرد که بتونم در درس هام تلاش بیشتری کنم تا بهش برسم
تو هنوز اول راهی ماهم ازین حرفا میزدیم وایسا برسی به کنکور و خود پزشکی علاقه رو متوجه میشی
من خیلی دوست دارم پزشک بشم
ولی نمیتونم درس بخونم
مشکل خودته
من یک دانشجو هستم که در رشته پزشکی درس خواندم
و الان سال ۵ هستم و سال اول هم دانشگاه قبول شدم
اصلا سخت نیس فقط ۲ سال شیفت سنگین دارید مثلا از ۱۰ صبح تا ۱۰ صبح روز بعد.
سلام خانم دکتر.چندتا سوال درباره این رشته داشتم اگر محبت کنید ایدی تلگرام تون رو بدید تا باهم چت کنیم.البته اگر واستون مقدوره
مطالب خیلی خوبی بود
من رشته پزشکی رو فقط برای درمان بیماران میخوام بخونم و خیلی علاقه هم دارم
همه موفق باشین
خوش به حالتون من اینقدر به رشته پزشکی علاقه دارم ولی حیف نمیتونم برم چون اصلا دلشا ندارم ولی به نظرم اشکالی نداره اینقدر زخم و خون اینارا میبینم که برام عادی بشه
توصیه میکنم نری پزشکی
چون بوی خون خود خون خیلی بده باید اونقدری علاقی داشته باشی که بتونی در برابر اینا مقاوم باشی
سلام
من تو اول راهنمایی هستم یعنی هفتم یه سوالی داشتم آیا درس های راهنمایی برای پزشکی مهمه یا تو دانشگاه همشو آموزش میدم من از چهارم ابتدایی که کرونا آومد درس نخوندم الان هم پایه یم ضعیف شده
ببین اصلا توی دانشگاه اصول مهم پزشکی رو میخونی هفتم چیزی نداره جز معدل و کارنامه نگران نباش، ولی برای کنکور ۳ ساله دوم خیلی مهمه مخصوصا الان که شرط معدل هست
سلام من ENTPهستم میخواستم بپرسم شغل پزشکی مناسب من هست؟?
با درود.نظر شخصی من اینه که اولا قطعا در زندگی داشتن احساس خوشبختی و لذت از داشته هاست کا مهمه وگرنه میشه از بهترین دانشگاه دنیا با رتبه اول بل معدل بیست فارق شد و در اوج ثروت و شهرت افسرده زیست و خیری نه به خود نه به جامعه رسوند.پس پزشک شدن به معنی راهی برای رسیدن به خوشبختی نیست ولی مسیری امن و با ضریب اطمینان بالا است چون در جمع افراد خاصتر جامعه قرار میگیری،و استانداردهات ناخداگاه بالا میره ولی بودن دانشجویان با رتبه بالا که در طول دوره عمومی به مورفین معتاد شدن!!!اما امروز پیج یک دکتر جراح پلاستیک رو دیدم که در سه منطقه شمال تهران کلینیک دارن و پول رو پارو میکنن به معنی واقعی،و این باعث شد به گذشته خودم برگردم،به دوران تحصیل خودم،من یک تیزهوشان بودم،با معدل بیست در اول دبیرستان رشته مهندسی رو انتخاب کردم و آخرش از خواجه نصیر کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک گرفتم،و فکر کردم چرا این آقای دکتر از منی که هوش،تلاش و پشتکار لازم رو مثل ایشون داشتم موفقتر بوده حداقل از نظروفقیت مالی شغلش،و این باعث شد عمیقا به این فکر ک که برای اینکه یک انسان به موفقیت و خوشبختی نسبی و حداقل بهره بردن از زحماتش در زندگی آینده اش برسه بر خلاف من به چه فاکتورهایی نیازه،و قطعا و قطعا اولی و مهمترین فاکتور نقش پدر و مادر ….اینکه یک مرد فرهیخته بعد از فهم زندگی و هدف نهایی اون بعد از شکست های ممتد،دقیقا به خود شناسی برسه که بدونه ودنبال چه زنی باید بگرده ،و وون رو پیدا کنه،و ر آین انتخاب از خلوص ژنتیکی بچه آینده اش،تا توانایی اون زن برای تربیت فرزند و مادری رو بسیار مهم بدونه،باعث ایجاد یک یا دو کودک میشه،که در یک خانواده سالم با پدر و مادری که میدونن باید چه کنن تا برای فرزندی که به این دنیا آوردن بهشت رو بسازن میشه.اولا از قبل ایجاد بچه حتی رژیم غذایی خود رو هم کنترل میکنن،تا زایمان،و بعد آموزش میبینن برای روش صحیح تربیت هر دو،این کودک با ژن خوب و قطعا باهوش و خصوصیات جسمی بالادر طی دوران رشد ناخواسته با چند زبان از طریق اموزشهای والدین آشنا میشه،لا هنرهای مختلف آشنا میشه و در شاخه ورزشی خودش فعال،و بدون هیچ آسیب روحی دوره کودکی رو میگذرونه.اون آموزشهایی کا دیده و تاحالا شاید قدرشون رو نمیدونسته و براش نکم بار اضافی هم داشته تو جوانی تازه براش ارزش هاش رو مشخص میکنه.در واقع هر کودک دست پخت کامل پدر و مادر خودشه.در مسیر درستی برای موفقیت تحصیلی میوفته،با دوستانی که به دقت توسط والدین انتخاب شدن و همه از جنس خودش هسون،با ورزش،هنر،روز به روز موفقیتهای جدید،…من اون پد و مادر رو نداشتم،البته استثناهایی هستن که از یک روستای دورافتاده در یک خانواده شلوغ با والدینی بی سواد هم موفق شدن ولی اونها موفق شدن نه خوشبخت.خوشبتتی یعنی شرایط اون بچه،پدر مادری که از قبل ایجاد نطفه اون میدونستن وظیفه دارن تربیت صحیح اون رو انجام بدن،از هر نظر،حتی به نبود هیچ کمبود مالی و رفاهی در جوانی اون هم فکر کردن….در دوره من هشت و نیم میلیون نفر پشت کنکور پزشکی تلنبار شده بودن،و این فکر امروز باعث شد دیگه از خودم نارضایتی نداشته باشم که چرا من نشد که مثل این پزشک با وجود داشتن داشته های اون(البته بجز داشته ا۱لی اون که والدین درست بوده)الان ۲۰ تومن حقوق بگیرم و نتونم تو ۳۶ سالگی ازدواج کنم….و یه امید که من وظیفه ایی دارم،که بشم اون پدر اول قصه،حالا که میدونم چی ها نیازه یک انسان خوشبخت در آینده بسازم…