چطور برنامهای جامع برای موفقیت شغلی خود تهیه کنیم؟
✅ تعریف برنامه ریزی شغلی
برنامهریزی شغلی مناسب، گامی بسیار مهم در دستیابی به موفقیتهای شغلی و حرفهای است. با انجام یک برنامهریزی شغلی صحیح، درک و شناخت فرد از خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی خود و همچنین فرصتهای موجود افزایش یافته و با دقت و آگاهی بهتری دربارهی آیندهی شغلی خود تصمیم میگیرد. گهگاه ما شاهد افرادی هستیم که بعد از سالها انجام شغلی از آن دست میکشند یا بعضی دیگر با توجه به موفقیت در شغلشان از آن راضی نیستند.
تمامی این موارد به عدم توجه به مسئلهی تطابق ویژگیها، خصوصیات و روحیات افراد با شغلشان مربوط میشود. در یک برنامهریزی شغلی صحیح علایق، مهارت، استعداد، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری، اهداف فرد از زندگی و بسیاری نکات دیگر گنجانده میشود تا فرد یک مسیر دقیق و مشخصی از آیندهی خود داشته باشد و سردرگمیها و پشیمانی فرد از زندگی و شغلش را به حداقل میرساند.
تصور کنید شما در جادهای تاریک قدم گذاشتهاید و نمیدانید به کجا منتهی میشود و در راه چه موانعی برای شما پیش خواهد آمد. آیا توانایی مقابله با مشکلات راه را خواهید داشت؟ آیا مقصدی که در انتها به آن خواهید رسید مطابق میل شما خواهد بود؟
پا گذاشتن در مسیر زندگی شغلی و حرفهای بدون داشتن برنامهریزی شغلی شبیه پا گذاشتن در جادهای تاریک و نامعلوم است. اگر شما هدفی برای خود تعیین کرده و مسیری ترسیم کرده باشید، مطمئناً با مشکلات راه نیز آشنا خواهید بود و تواناییهای لازم برای رفع آنها را کسب خواهید کرد و در نهایت به هدفی که رضایت و لذت از زندگی را برای شما دارد، خواهید رسید.
بهعبارتیدیگر برنامهریزی شغلی یک فرآیند مادامالعمر است که طی آن به آینده میاندیشیم و دربارهی اینکه قرار است چه کار کنیم تصمیم میگیریم. برنامهریزی شغلی کاره آسانی نیست و حتماً باید با مشورت و تحقیق پیرامون خود و اهداف خود صورت گیرد. اگر تا به امروز این کار را انجام ندادهاید قلم و کاغذی به دست گیرید و شروع به نوشتن کنید. برای رسم مسیر آینده و تعیین اهداف هیچگاه دیر نیست.
✅ فواید برنامه ریزی شغلی
یکی از فواید برنامهریزی در هر کاری سازماندهی ذهنی است. این سازماندهی در برنامهریزی شغلی بسیار حائز اهمیت است. تا زمانی که مغز انسان آمادهی انجام کاری نشود و اطلاعات کافی به آن داده نشود، هیچ نتیجهای حاصل نخواهد شد.
در حالت عادی ممکن است ما در ذهن خود به دهها نوع شغل و فعالیت فکر کنیم و نتوانیم تمرکز کافی روی یک حرفه داشته باشیم، اما با برنامهریزی دیگر سردرگم نخواهیم بود و ذهن خود را روی یک حرفه و شغل متمرکز خواهیم کرد.
در این حالت مغز ما اطلاعات خود مانند علایق، امکانات، منابع، شرایط و تمام ابزارهای موجود را سازماندهی میکند و روی هدف متمرکز میشود. درست مانند زمانی که یک ذرهبین را جلوی نور خورشید گرفتهایم و میخواهیم آتش درست کنیم، ذرهبین نور پراکندهی خورشید را متمرکز کرده و به آن قدرت افروختن میدهد، برنامهریزی هم دقیقاً همین کار را با افکار ما انجام میدهد و به آنها قدرت میبخشد و اجازه نمیدهد نیروی آن پراکنده شود.
دومین فایدهی برنامهریزی این است که ما از منابع و امکانات موجود و مهمتر از همه از زمان خود برای رسیدم به اهدافمان استفاده کنیم و امکانات خود را صرف کارهای بیهوده و خارج از اهدافمان نکنیم. در این حالت مطمئناً نتیجهی بهتری خواهیم گرفت تا زمانی که صرف کارهای بیهوده یا غیر مرتبط کنیم که هیچ نتیجهای عایدمان نکند.
این امر برای منابعی که محدود هستند بسیار مهم است مانند زمان. اگر زمان و عمر و جوانی خود را از دست بدهیم دیگر نمیتوانیم به اهداف و آرزوهای خود برسیم. وقتی عمرمان میگذرد حتی با وجود امکانات و منابع مالی، دیگر انرژی و انگیزهای برای رسیدن به اهداف و آرزوهایمان نخواهیم داشت.
یکی دیگر از فواید برنامهریزی شغلی شناسایی فرصتها است. در هنگام برنامهریزی به منابع، امکانات، محدودیتها، موانع و خیلی موارد دیگر فکر میکنیم، یکی از آن موارد هم میتواند فرصتها باشد. فرصتهایی که شاید تنها یکبار در طول عمرمان برای ما پیش آید و راه موفقیت را برایمان هموارتر سازد.
شناخت نقاط ضعف و قوت ما از فواید دیگر برنامهریزی است. شناختن نقاط ضعف و قوتمان بسیار مهم است، ممکن است شکست ما و نرسیدن به هدف ما فقط از جانب همان نقطهی ضعفمان باشد یا موفقیت و رسیدن به هدف فقط به خاطر همان نقطهی قوت ما باشد، بنابراین خیلی مهم است که برای نقطهی ضعفمان فکری بکنیم و روی آن کار کنیم تا به نقطه قوت تبدیل شود تا امکان شکست را کاهش دهیم و از طرفی روی نقطهی قوتمان بیشتر کار کنیم تا قویتر شود و امکان رسیدن به هدف را افزایش دهیم.
✅ چرا برنامه ریزی شغلی اهمیت دارد؟
به صورت کلی، برنامهریزی باعث میشود در وقت، انرژی و هزینههای ما صرفهجویی شود، همچنین از ابهام، سردرگمی، رفتن به مسیرهای اشتباه که نتیجهی آن میتواند دهها، صدها و هزاران ساعت تلاش بیهوده و یا هزاران یا حتی میلیونها تومان ضرر باشد، جلوگیری کند.
برنامهریزی، دستیابی به هدف را امکانپذیر میکند. اگر ما ندانیم برای رسیدن به هدف چه کارهایی باید انجام دهیم و اینکه کدام کارها مهم هستند و کدام از کارها مهم نیستند و کدام یکی را باید اول انجام داد و کدام را دوم، چطور میتوانیم عملکرد بالایی داشته باشیم و بتوانیم به هدف خود برسیم؟!
برنامهریزی شغلی فقط برنامه ریختن برای به دست آوردن شغل دلخواهتان نیست، این کار به شما کمک میکند در طول زندگی و در مسیر این آموختنها، تغییر و تعدیلهای لازم در زندگیتان را ایجاد کنید. وقتی شما یک برنامهی جامع در مورد شغل دلخواهتان دارید در واقع برنامهای جامع برای زندگی خود ریختهاید و تمام فعالیتهای شما طبق برنامه پیش خواهد رفت.
در این حالت چیزی را به تعویق نمیاندازید یا اگر در انجام کاری عقب ماندهاید سعی و تلاش خود را بالا میبرید تا زودتر آن را تمام کنید و برنامهی خود را کامل کنید. همین امر باعث میشود از تمام فرصتهای زندگی خود بیشترین بهره را ببرید و از اتلاف وقت و تنبلی شما میکاهد. دنبال کردن هدف شما را رشد میدهد و وقتی هدفتان را تعریف میکنید، دیگر آن هدف است که شما را تعریف میکند.
برنامهریزی شغلی ازاینجهت مهم است که همهی ما انسانها همیشه به دنبال بهترینها هستیم. دوست داریم پیشرفت کنیم و شرایط زندگی خود را بهبود بخشیم و به موفقیتهای بزرگ دست یابیم. با داشتن یک برنامهی مشخص ما هر روز به دنبال پیشرفت و ارتقا خواهیم بود و این پیشرفت تمام جوانب زندگی ما را تحت تأثیر قرار خواهد داد و شرایط زندگی ما را بهتر خواهد کرد و در نهایت رضایت از زندگی کسب خواهد شد.
انتخاب با ماست از امروز به فکرِ آیندهای بهتر، موفقتر و زیباتر باشیم یا مانند جملهی هر چه پیش آید خوش آید عمل کرده و زمانی که کار از کار گذشته است بیدار شویم که دیگر جایی برای جبران وجود نخواهد داشت.
برای داشتن یک برنامهی جامع و کامل باید به بسیاری از نقاط مهم توجه کنید و در نقشهی راه خود از آنها استفاده کنید. بدون این اطلاعات ریختن یک برنامه غیرممکن خواهد بود. شاید به دست آوردن این اطلاعات کمی زمانبر باشد، اما مطمئن باشید برنامهی شما را کاملتر خواهد کرد. ما در ادامهی مطلب میخواهیم به راههایی اشاره کنیم که شما از آن طریق بتوانید اطلاعات مفیدی به دست آورید و یک برنامهریزی شغلی کامل داشته باشید.
✅ خودتان را بهتر بشناسید
از نوشتن اخلاق و خصوصیات خود خجالت نکشید. فهرستی از ویژگیهای مثبت و منفی اخلاقی خود را در دفتری بنویسید. از چه چیزهایی خوشتان میآید؟ به چه چیزهایی علاقه دارید؟ از کدام مشاغل و چه نوع کارهایی متنفر هستید؟ و… . در واقع باید خودتان را بهتر و بیشتر بشناسید. از آیندهی خود چه انتظاری دارید؟ آیا به دنبال درآمد بالایی هستید؟ آیا میخواهید فرد مشهوری شوید؟ یا فقط به دنبال یک شغل با درآمد مناسب هستید؟
جواب سؤالات بالا به شما در ترسیم اهداف خود کمک خواهند کرد. در این مرحله باید فهرستی از علایق خود به شغلهای مختلف را به دست آورید. همانطور که میدانید داشتن علاقه به یک شغل و حرفه از شروط اساسی برای انتخاب آن شغل است. در ادامهی این مرحله نوبت به کشف استعدادها میرسد. تمام انسانها با استعداد و مهارتهای خاصی به دنیا میآیند. کسی وجود ندارد که اظهار کند از استعدادی برخوردار نیست.
فقط نوع این استعدادها در افراد با هم متفاوت است و ما سعی داریم این تفاوتها را کشف کنیم و در راستای اهدافمان از آنها بهره ببریم. در این مرحله میتوانید از تستهای استعداد یابی استفاده کنید.
شخصیتشناسی نیز یک مرحلهی دیگر از مراحل خودشناسی است. هر انسانی شخصیت منحصربهفرد خود را دارد و شناخت شخصیتها و تطابق دادن آن با شغل آینده، میتواند مسیر درستی در اختیار شما قرار دهد. آیا شخصیتی درونگرا دارید و از شغلهایی با ریسک کم و ساعات کاری منظم لذت میبرید؟
یا برونگرا هستید و دوست دارید به کارهای گروهی و جمعی بپردازید؟ در این مرحله برای پاسخ درست به این سؤالات از تستهای شخصیتشناسی استفاده کنید و شغلهای مرتبط با هر شخصیت را به دست آورید.
برای به دست آوردن اطلاعات خودشناسی، میتوانید از موفقیتها و دستاوردهای گذشتهی خود نیز استفاده کنید. در چه زمینهای موفق شدهاید؟ چه فعالیتی را بهتر از دیگران انجام دادهاید؟ جواب این سؤالات و طرح سؤالات مشابه میتواند شما را با توانمندیهای درونی خودتان بهتر و بیشتر آشنا سازد. تصور کنید میخواهید برای یک کارفرما رزومهی کاری خود را بفرستید در این حالت سعی خواهید کرد بدون اغراق حقایق زندگی کاری خود را بنویسید.
این مرحله نیز مانند تهیهی رزومه است. از حقایق زندگی کاری خود بنویسد تا بیشتر و بهتر خودتان را بشناسید.
✅ امکانات خود را بشناسید
هر فردی در زندگی شخصی خود مشکلات، امکانات و منابع خاص خود را دارد و اطلاع از این نکات میتواند در وارد شدن به یک شغل به او کمک کند. هر کس بهتر از دیگران میداند چه امکاناتی در اختیارش است و چگونه میتواند با این امکانات برای خود هدفی مشخص کند یا چه مشکلاتی در زندگی شخصی خود دارد که ممکن است روند رسیدن او به اهدافش را کُند کُنَد. تمامی این موارد باید در نقشهی راه و برنامهریزی شغلی اعمال شوند تا یک برنامهی جامع با توجه به تمامی جوانب زندگی تهیه شود.
✅ اهداف خود را بهتر بشناسید
شناخت اهداف در این مرحله اهمیت زیادی دارد. باید به این نکته توجه کنید مجبور نیستید فقط یک هدف داشته باشید. فراموش نکنید در برنامهریزیهای شغلی داشتن کمی انعطاف مشکلی به وجود نخواهد آورد. ممکن است شما از چندین حرفهی مختلف خوشتان بیاید و در برنامهریزی شغلی خود این موارد را لحاظ کرده باشید، اما شرایط زندگی به نحوی عوض شوند که شما از هدف اول خود دور شوید. در این حالت باید وارد نقشهی دوم شوید و سراغ هدف بعدی بروید.
اهداف خود را شناسایی کرده در مورد راههای رسیدن به اهداف خود تحقیق کنید و تمام اطلاعات بهدستآمده را یادداشت کنید. در این مرحله بهتر است بازار کار و آیندهی شغلی اهداف خود را نیز در نظر بگیرید. شاید شغلی که شما انتخاب میکنید از شرایط خوبی برخوردار باشد اما این امر همیشگی نیست.
تا زمان رسیدن شما به آن شغل ممکن است شرایط تغییر کند و دیگر هدف شما نتواند نیازهای شما را برطرف سازد، پس بهتر است دامنهی تحقیقات خود را بالا ببرید. از افرادی که در آن حرفه مشغول هستند پرسوجو کنید. مطمئناً آنها بیشتر از شما از نقاط مثبت و منفی آن شغل آگاه هستند و واقعیات آن را بهتر میدانند. این نتایج میتواند برای شما مفید باشد و در برنامهریزیهای شما مؤثر واقع شوند.
✅ مشکلات را پیشبینی کنید
وقتی وارد یک مسیری میشویم مشکلات و موانع زیادی پیش خواهد آمد که ممکن است به نحوی روی زندگی و اهداف شما تأثیر بگذارند و یا شما را از مسیر اصلی دور کنند. بهتر است قبل از ورود به آن حرفه و شغل مشکلات و موانع راه را بررسی کنید تا بتوانید از قبل فکری برای حل مشکلات داشته باشید.
مشکلات ناگهانی گهگاه سبب دور شدن از مسیر اصلی، تغییر مسیر، سستی در رسیدن به هدف و مهمتر از همه دلسردی از اهداف شود اما اگر از قبل پیشبینی شوند از این موارد دور خواهید بود.
✅ اهداف کوتاهمدت داشته باشید
داشتن اهداف کوتاهمدت موجب افزایش انرژی و اشتیاق شما در رسیدن به اهداف بزرگ میشود. حس خوبی که شما در رسیدن به اهداف کوتاهمدت میتوانید به دست آورید انرژی شما را چندین برابر میکند و به شما این امید را میدهد که میتوانید به اهداف بزرگتر نیز برسید. اهداف کوتاهمدت را مانند پلههای یک نردبان در نظر بگیرید. برای رسیدن به انتهای مسیر حتماً باید از این پلهها عبور کنید.
اما اگر این پلهها برای شما هدف نباشند، در میان مسیر آنقدر به بالا نگاه خواهید کرد که از ادامهی راه خسته خواهید شد. لذت رسیدن به هر هدف کوچک به ذهن انسان کمک میکند تا اهداف بهتر و بزرگتر را جذب کند. تصور کنید شما میخواهید مدیرعامل یک شرکت بزرگ شوید.
اگر از همان ابتدا به فکر این مقام باشید کار کردن در پستهای پایینتر برای شما عذابآور خواهد بود، اما اگر پستهای پایینتر را بهعنوان اهداف کوتاهمدت در نظر بگیرید، مطمئناً به اهداف بالاتر هم به راحتی خواهید رسید و در مسیر خود خسته و دلسرد نخواهید شد.
✅ مهارتهای لازم را بیاموزید
زمانی که شما میخواهید وارد یک شغل شوید به برخی مهارتها نیاز پیدا خواهید کرد تا بتوانید از همتایان خود پیشی بگیرید و موقعیت بهتری داشته باشید. یک برنامهریزی صحیح باعث میشود شما از قبل این مهارتها را بشناسید و از فرصتهای خود برای یادگیری این مهارتها استفاده کنید. افزایش مهارتها و پرورش آنها میتواند شما را در شغلتان موفق سازد.
برای مثال تصور کنید شما به دنبال حرفهای هستید که در آن باید زبان انگلیسی را بهخوبی بلد باشید و تسلط کافی روی این زبان داشته باشید و یادگیری آن میتواند زمان زیادی از شما بگیرد؛ اما اگر برنامهریزی درستی انجام دهید قبل از ورود به آن شغل میتوانید با استفاده از کتابهای آموزشی، کلاسهای درسی و… این زبان را بیاموزید و در آینده و در شغل خود از آن به راحتی استفاده کنید.
برخی مهارتها هستند که شاید در نظر شما چندان مهم به نظر نرسد اما در موفقیتهای شغلی بسیار حائز اهمیتاند. به این مهارتها، مهارتهای نرم گفته میشود؛ مانند انعطافپذیری، حل مسئله، مدیریت زمان، مدیریت پروژه و… که در میان این مهارتها، مهارتهای ارتباطی از اهمیت بیشتری برخوردارند.
برقراری ارتباط درست و دوستانه، ایجاد حس اعتماد، همدلی، کار تیمی، فن بیان، رهبری، انگیزه، شکیبایی، توانایی حل مسئله، مدیریت زمان و اخلاق کاری و… جزو مهارتهای ارتباطی هستند. این مهارتها با استعداد، بینش و تفکر شما رابطه دارند و به شما اجازه میدهند دیگران را بهتر بشناسید، با آنها ارتباط بهتری برقرار سازید و در نهایت شما با افراد تعامل مثبتی داشته باشید.
کسب مهارتهای ارتباطی شاید کمی زمانبر باشد اما در موفقیت شما در شغلتان بسیار ضروری هستند. شما نیز باید در لیست اهدافتان یادگیری این مهارتها را در اولویت قرار دهید.
✅ اعتمادبهنفس داشته باشید
در نوشتن اهداف خود اعتمادبهنفس داشته باشید. کلماتی مانند “من نمیتوانم”، “این کار من نیست” را کنار بگذارید. هر چه که در ذهن خود دارید به روی کاغذ بیاورید، این امر موجب بالا رفتن حس اعتمادبهنفس در شما میشود، حتی اگر رسیدن به اهدافتان زمانبر باشد یا بیشتر از دیگران نیاز به تلاش و کوشش داشته باشید.
هدفیابی به همان اندازه که یک علم است، نوعی هنر است. هرچه بیشتر این روند را بفهمید و مهارتهای بیشتری کسب کنید، تغییراتی که در راه رسیدن به آن هدف ایجاد میکنید، بهتر خواهند بود. با دنبال کردن هدفتان میتوانید در خود عزت و اعتمادبهنفس ایجاد کنید.
✅ نقشهی راه را بکشید
با استفاده از اطلاعات بهدستآمده حال میتوانید نقشهی راه را به راحتی رسم کنید. نقشهای که مطابق خواستهها، علایق و خصوصیات شما باشد و تمام نکات مهم بالا در آن گنجانده شود و کاملاً حسابشده باشد میتواند درصد خطا و پشیمانی شما را کمتر کند.
برنامهریزی شغلی رسم مسیری چندساله نیست که بعد از رسیدن به اهداف آن را فراموش کنید، بلکه باید این برنامهریزی همیشه ادامه داشته باشد. شما برای موفقیت و ارتقای شغلی یا برای افزایش درآمد و خیلی چیزهای دیگر به آن نیاز پیدا خواهید کرد. هدف شغلی به شما کمک میکند تمرکز داشته باشید و تصمیم بگیرید که در زندگی چه میخواهید بکنید. این هدف شما را هدایت میکند، به شما انگیزه میدهد و به شما کمک میکند به آنچه میخواهید برسید.
وقتی از آرزوها بحث میکنیم مانند آن است که در مورد چیزهایی رؤیایی و معجزه مانند سخن میگوییم ولی وقتی آرزوی خود را تبدیل به هدف میکنیم آن را برای خود دستیافتنی کردهایم، به همین علت برنامهریزی شغلی از اهمیت بالایی برخوردار است و انسان را از حالت منفعل بودن خارج میکند.
فراموش نکنیم که برنامهریزی شغلی فقط یک نوشتهی ساده باقی نماند که آن را فراموش کنیم. هر از گاهی باید آن را بررسی کنیم، شاید بخواهیم کمی تغییر در آن ایجاد کنیم و یا مهارتهای جدیدی برای رسیدن به اهدافمان به آن اضافه کنیم. برنامهریزی شغلی نباید باعث شود تا شما از جوانب دیگر زندگی شخصی خود باز بمانید و تمام فکر و فعالیتهای خود را روی اهدافتان متمرکز کنید.
شما باید برای اوقات فراغت خود نیز برنامه داشته باشید و از فعالیتهای جانبی مانند سفر، ورزش، گذراندن وقت با خانواده، تفریح و … باز نمانید. برای هر کاری برنامه داشته باشید و هیچ کاری را به حالت افراط و تفریط درنیاورید. داشتن یک برنامه باعث میشود از تلاش بیهوده در راه رسیدن به هدفی که واقعاً خواست قلبیتان نیست جلوگیری کنید. همچنین به شما کمک میکند انگیزه اصلی خود را بشناسید و بفهمید که واقعاً چه میخواهید.