آماری جذاب و اما تأمل‌برانگیز از کنکور 98

والدین دانش آموزان کنکوری

هرساله با مشخص شدن نتایج نهایی کنکور و پذیرفته‌شدگان در رشته‌ها و دانشگاه‌های کشور آمار جالبی توسط سازمان سنجش و سازمان‌های مربوطه اعلام می‌شود. شاید در نگاه اول برخی از این آمارها طبیعی یا عادی جلوه دهند، برخی دیگر نیز بسیار جذاب هستند و شاید کسی در انتها با دیدن این آمار تأملی در علل به وجود آمدن آن نکند.

درواقع پشت هر آماری اقداماتی صورت گرفته است که نهایتاً منجر به شکل‌گیری چنین مواردی شده است. با تمام شدن کنکور و نتایج آن و اعلام این آمار ما نیز مطلبی در این مورد برای شما نوشته‌ایم شاید توجه شما را به خود جلب کند.

تعداد یک‌میلیون و ۱۱۹ هزار و ۱۵ داوطلب در کنکور ۹۸ ثبت‌نام کرده‌اند که گروه علوم تجربی با بیش از ۶۳۷ هزار نفر دارای بیشترین داوطلب در کنکور است. این تعداد یعنی حدود 60 درصد از کل افرادی که در کنکور شرکت کرده بودند.

دلیل این امر در بخشی به حوزه‌ی هدایت تحصیلی و بخشی به قوانین و ضوابط برمی‌گردد. قوانین و ضوابطی که قبلاً برای رشته‌ی ریاضی ایجاد شد و با اشباع بازار کار این رشته‌ها، حال به سمت رشته‌های علوم تجربی آمده است. قوانینی که مطمئناً در چند سال بعد شاهد پیش روی آن به سمت رشته‌های دیگر خواهیم بود. از این‌سو دانش آموزان بی‌خبر از همه‌جا به سمت رشته‌های تجربی می‌روند.

این در حالی است که 154 هزار ظرفیت در دانشگاه‌ها برای رشته‌ی تجربی وجود دارد و بر همین اساس شانس قبولی در این رشته 29.8 درصد است.

باید اذعان کرد این شانس برای رشته‌های پرطرفدار حدود 2 درصد اعلام شده است. درواقع از میان این همه دانش‌آموزی که به عشق رشته‌های پزشکی تلاشی بی‌وقفه انجام می‌دهند، ظریفت پذیرش هشت‌هزارنفری وجود دارد.

رشته دانشگاهی مناسب من چیست؟

یعنی تلاشی بی‌ثمر برای جای گرفتن در کلاسی که جای خالی در آن وجود ندارد. تقصیر را نباید تماماً گردن یک نفر انداخت. اینجا بحث یک سیستم آموزشی است که بی‌هوا و بی‌برنامه دست به تأسیس کلاس و رشته می‌زند و چندین سال رونق می‌گیرد و بعد هم خالی می‌شود و فارغ‌التحصیلان آن نیز همه مدرک به دست منتظر ورود به بازار کار هستند، اما دریغ که شغلی برای آن‌ها وجود ندارد.

 البته نمی‌توان همه چیز را گردن نظام آموزشی انداخت. خانواده‌ها و فرهنگ غلطی که در چند سال اخیر شکل گرفته نیز دست‌کمی از قوانین و ضوابط ندارد، بلکه تأثیرات بیشتری هم داشته است. خانواده‌هایی که نگران از آینده‌ی شغلی فرزندانشان هستند و با دیدن دکتران مشغول بکار و صدالبته پولدار، فرزندان خود را بدون آگاهی از توان، استعداد و علاقه به سمت این رشته سوق می‌دهند.

البته در سال‌های اخیر رشته‌های پزشکی و چند رشته‌ی معروف این گروه آزمایشی توانسته‌اند بازار کار خوب و پردرآمدی برای فارغ‌التحصیلان خود فراهم کنند، اما باید بدانیم این امر همیشگی نیست و با بیشتر شدن تعداد فارغ‌التحصیلان، به طبع بازار کار و درآمد این رشته‌ها و حتی فارغ‌التحصیلان چندین سال قبل این رشته نیز تحت تأثیر قرار خواهند گرفت و کم‌کم شاهد همان اتفاقی خواهیم بود که بر سررشته‌های مهندسی در دهه‌ی هشتاد آمد!

در گروه علوم ریاضی، 137 هزار داوطلب در جلسه‌ی آزمون حاضر بودند و ظرفیت موجود در دانشگاه‌ها 235 هزار نفر است که این ظرفیت بدون احتساب دانشگاه آزاد شانس قبولی در رشته‌ی ریاضی را 171 درصد کرده است.

کلاسی پر از صندلی‌های خالی یا کلاس‌هایی کاملاً خالی و منتظر دانشجو اما بازار کاری که دست رد به سینه‌ی فارغ‌التحصیلان این رشته می‌زند. در دهه‌ی 60 و 70 علاقه‌ی 100 نفر اول کنکور ریاضی، قبولی در رشته‌ی برق دانشگاه شریف بود اما در سال‌های اخیر گرایش 100 داوطلب برتر رشته‌های کامپیوتر و مکانیک شده است. عوامل مختلفی باعث شده است تا این رشته کم‌رنگ‌تر شود و اکنون در برخی شهرهای کشور شاهد کلاس‌های درس خالی از رشته‌ی علوم ریاضی هستیم.

شاید همه این سخن را از زبان خانواده  و اطرافیان شنیده‌ایم  که طرف مهندس بیکار است! درست است او نیز چندین سال تلاش و هزینه کرده و به این مرحله رسیده است اما برای ورود به بازار کار با درهای بسته روبرو شده است. واقعیتی انکارناپذیر و تلخ!

می‌گویند دانش‌آموزانی که وارد رشته‌ی ریاضی می‌شوند دیگر مثل دانش‌آموزان دهه‌ی 60 و 70 نیستند، آن‌ها انگیزه جدی برای تحصیل در این رشته ندارند. آیا وقت آن نرسیده است که انگیزه و علل این عوامل بررسی شوند و اقداماتی صورت گیرد؟ کاهش کیفیت ورودی‌های مقاطع مختلف تحصیلی ریاضی، افزایش کمیت در مقاطع تحصیلات تکمیلی ریاضی و عدم تضمین آینده‌ی شغلی از مهم‌ترین مشکلات این رشته است.

یکی از معضلات رشته‌ی ریاضی استقبال کم دانش‌آموزان در دبیرستان‌ها است. وضعیت به‌گونه‌ای است که از سال 90 تاکنون میزان شرکت‌کنندگان در آزمون سراسری کارشناسی حدود 15.9 درصد کاهش پیدا کرده و بیشتر به سمت رشته‌های تجربی و پزشکی سوق پیدا کرده‌اند.

البته دلیل عمده‌ی آن مسائل مادی و نبود بازار کار و یاد در صورت وجود، عدم مناسب بودن بازار کار به‌خصوص برای دختران در این رشته‌ها است که موجب شده تا بسیاری از داوطلبان، رشته‌ی تجربی را انتخاب کنند.

بر اساس آمارهای وزارت آموزش‌وپرورش، 18 درصد دانش‌آموزان در رشته‌ی ریاضی، 35 درصد دانش‌آموزان در رشته‌ی انسانی و 47 درصد دانش‌آموزان در رشته‌ی علوم تجربی تحصیل می‌کنند.

اگرچه مسئولان آموزش‌وپرورش سیاست‌های متفاوتی نظیر طرح «هدایت تحصیلی» را برای رفع این معضل اجرا کردند اما هیچ‌کدام از این برنامه‌ها نتوانسته عطش حضور در رشته تجربی را کم کند. اختلاف معنادار تعداد داوطلبان متقاضی در گروه آزمایشی علوم تجربی در مقایسه با سایر گروه‌های آزمایشی به موضوعی چالش‌برانگیز نظام آموزش عالی کشور طی سال‌های اخیر تبدیل شده است، موضوعی که کارشناسان در خصوص تبعات آن هشدار داده‌اند و این مسئله نگرانی‌هایی را برای مسئولان ارشد کشور ایجاد کرده است.

درواقع ورود نامتوازن به رشته‌های دانشگاهی مشکل امسال نظام آموزش عالی نیست. این معضل چند سالی است که گریبان گیر دانشگاه‌های کشور شده  و هرسال نیز بیشتر می‌شود.

اگرچه مسئولان آموزش‌وپرورش سیاست‌های متفاوتی نظیر طرح «هدایت تحصیلی» را برای رفع این معضل اجرا کردند اما هیچ‌کدام از این برنامه‌ها نتوانسته عطش حضور در رشته‌های پزشکی را کم کند و مدیران اجرایی و تصمیم‌گیرنده باید سازوکارهای دقیق و اساسی در این زمینه اتخاذ کنند چرا که عدم توجه به توازن در رشته‌های تحصیلی می‌تواند تأثیرات مهمی بر انتخاب‌های تحصیلی و شغلی دانش آموزان بگذارد و آینده‌ی کشور را نیز با دردسر بزرگی مواجه کند.

0 0 رأی
امتیاز این مطلب
guest

0 نظر و دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback)های اینلاین
مشاهده همه نظرات